یکی از دارایی های خاص نجیب زادگان اروپایی تا قرن ها روایت مفصل شجرهٔ خانوادگی شان بود، که دودمان آن ها را طی نسل ها نشان می داد. قصد آن ها این بود که شخصی که در پایین این درخت نشسته خود را محصول و وارث همهٔ پیشینیان خود بداند.
شاید دغدغهٔ عجیبی به نظر برسد، که کاملا به دوران گذشته مربوط می شود و فقط معدود خانواده های بزرگ و باستانی به آن علاقه دارند. ولی فکر ایجاد چنین درختی از دغدغه ای همگانی و، در عین حال، بسیار مرتبط نشئت گرفته است: همهٔ ما وارثان احساسات خاص هستیم؛ این احساسات تا حدّ بسیاری برای ما ناشناخته است، و بر رفتار روزانه مان معمولا در جهات منفی یا پیچیده تأثیر می گذارند. ما باید جزئیات میراث عاطفی مان را بفهمیم تا مبادا زندگی خود و دیگران را با پیروی کورکورانه از آن تباه کنیم.
بخش اعظم میراث عاطفی مان مانع رضایت و سعادت ماست، چون منطق آن ریشه در زمان حال ندارد؛ این میراث شامل تکرار رفتار و انتظاراتی است که در کودکی شکل گرفته و آموخته شده، و هنوز در بزرگسالی نیز فکر می کنیم آن آموخته ها بهترین راه برای مواجهه با موقعیت های دشوار است. متأسفانه، به نظر می رسد که بخشی از ذهن ما متوجّه نشده که شرایط خارجی مان عوض شده؛ و همچنان اصرار دارد که همان رفتارهای دفاعی قدیمی مان را بروز دهیم، حتا در رویارویی با افراد یا در لحظاتی که سزاوار نمی دانیم. جدول زیر بعضی از رفتارها و احساساتی را که ممکن است به ارث برده باشیم و تأثیر احتمالی آن ها بر زندگی ما در بزرگسالی را نشان می دهد.