کتاب هنر همچون درمان، اثری نوشته ی آلن دوباتن و جان آرمسترانگ است که نخستین بار در سال 2013 به چاپ رسید. دوباتن و آرمسترانگ، عمیقا اعتقاد دارند که هنر می تواند در مواجهه با شخصی ترین و روزمره ترین دوراهی های زندگی به ما کمک کند. دو نویسنده ی این کتاب، این سوال ها را مطرح می کنند: برای سختی های موجود در روابطم چه می توانم بکنم؟ چرا به نظر می رسد که بقیه، زندگی شادتری دارند؟ چرا سیاست اینقدر افسرده کننده است؟ به نظر دوباتن و آرمسترانگ، برخی از آثار هنری می توانند راه حل های کاربردی و قدرتمندی را برای مشکلات ما ارائه کنند اما به منظور تحقق بخشیدن به قدرت این آثار، به جای دغدغه های تاریخی یا سبک شناسانه ی مرسوم میان کتاب ها و موزه های هنری، توجه مخاطبین باید به شکلی جدید به آن ها معطوف شود. کتاب هنر همچون درمان بیان می کند باوری که هنر را فقط برای هنر می داند، باعث شده قدرت های درمان گرانه ی آثار هنری فرصت بروز پیدا نکنند.
این کتاب با عنوان «هنر چگونه زندگی شما را دگرگون می کند» توسط گلی امامی نیز ترجمه شده است
دوباتن نشان می دهد هنر چگونه می تواند راهنما و تسلی بخش ما باشد و در طول این مسیر، به ما کمک می کند که هم هنر و هم خودمان را بهتر بشناسیم.
کتابی پرشور، تفکربرانگیز و بامزه.
روشی کاملا نوین و غیرمرسوم در پرداخت به هنر به عنوان «ابزاری درمانی».
انرژی کسانی که عاشق هنرند نباید وقف اندوختن گنج پشت دیوارهای بلند شود، باید وقف گسترش ارزش های آثار هنری به طور گسترده در سراسر جهان شود. مأموریت هنردوستان واقعی باید کاهش اهمیت نسبی موزه ها باشد؛ به این معنا که حکمت و بینشی که در حال حاضر آن جا جمع شده است نباید این چنین حسودانه محافظت و دچار شیءپرستی شود، باید سخاوتمندانه و بی قاعده در سرتاسر زندگی پخش شود.
امروزه موزه ها سعی می کنند با ادعای نایابی اشیایی که در مجموعه شان دارند، بازدیدکننده ها را به خود جذب کنند. می گویند آنچه دارند نه تنها خوب که همچنین غیرمعمول و بسیار کمیاب است؛ در حالی که ایده آل حقیقی موزه ها باید این باشد که آنچه را خوب و مهم است خیلی معمولی کنند و در اختیار همه قرار دهند.
موزه زمانی نقش مهمی داشت. اشیایی را نگه می داشت که در غیر این صورت ممکن بود گم شوند؛ آن ها را در دسترس همگان قرار می داد و مجموعه حقایق موثقی درباره ی آثار فراهم می کرد؛ اما الان موزه صرفا مقدمه ای است بر یک زندگی خوب زیسته شده و نه چکیده ی آن. شامل مجموعه ای از نکاتی است درباره ی این که چطور ممکن است زیسته باشیم، اما نهایتا رابطه اش با هنر مانند رابطه ی مدرسه با زندگی است؛ در نقطه ای خاص باید پا به جهان بیرون بگذاریم و بیاموزیم که همه ی راهنماها را با همه ی احترامی که برایشان قائل ایم و سپاس گزارشان نیز هستیم کنار بگذاریم. تکمیل مأموریت موزه بستن درهای خودش است تا این که اتاق بازی، آشپزخانه، حمام، پارک و دفتر کار بتوانند معبد ارزش های ما شوند؛ همان قدر که زمانی راهروهای آرام و مرمرین گالری ها چنین بودند.
مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
از رسانهها گرفته تا زندگی روزمره، هنوز هم عشق یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث است. عشق به عنوان یکی از بهترین احساسات روز زمین توصیف میشود، چیزی که خیلی از انسانها نمیتوانند بدون آن زندگی کنند.
آلن دوباتن، فیلسوف و نویسنده ی سوئیسی-انگلیسی همواره به دنبال پاسخی برای مهمترین پرسش های زندگی انسان بوده است.
اگر همیشه با دیده ی شک و تردید به رمان های عاشقانه و طرفداران آن نگریسته اید و علت محبوب بودن این ژانر، کنجکاوی تان را برانگیخته است، با این مقاله همراه شوید
سلام خواهش میکنم از نشر نظر این کتاب رو موجود کنید☹️