انتقام می گیریم. لال می شوم، سکوت به صرفه ترین روش تنبیه آدم ها است. انرژی از آدم نمی گیرد، برعکس اعتراض و حاضر جوابی. صدایی توی سرم حرف میزند: « صدایت را از آنها بگیر. دلقک بازی ایت را از آن ها بگیر. از آبروبرها. تز زورگوها. نوار ظبط نباش. خاموش شو. نگاه کن که چطور سر شام در سکوت سنگین خفه کننده و لا به لای صدای ترسناک مجری اخبار، سرفه می کنند و قاشق به بشقاب ملامین می کشند و آروغ می زنند. حقشان است. چیز های بهتر و حرف های خنده دار تر و یواشکی تر را برای خودت نگه دار. گنجی که فقط مال خودت است و کسی از وجودش خبر ندارد. حتی مچگیر هم نمی تواند پیدایشان کند. چون توی کلیه ی گنده ی تو پنهان شده اند. اعتراف می کنم که گاهی رنج طاقت فرسای سکوت را به جان خریده ام تا دیگری را شکنجه کنم. چون خوب می دانم هیچ چیز عذاب آور تر از حضور سنگین سکوت نیست. خوبی سکوت این است. نه زحمت دارد نه مثل کشو قفل می خواهد، همه چیز تویش جا می شود.