شعر حقیقتی واحد را در بر دارد: رنج بردن «بودلر» بر این امر گواهی میدهد؛ «اویدیو» تصدیقش میکند. از دیگر سو شعر ضامن بقای نسل هراسان نجات یافته ایست که آن را نمیخواند، اما چنین مینماید که از آن نفرت دارد، همچون فتوری در خودآگاهی؛ چیزی بیمصرف، باقی مانده از دوران کهن؛ آن هم زمانی که علم باید از تفوق بیچون و چرایش بر جادو بهره مند گردد.