تامی بارنت کوچولو فقط پنج سال داشت که از حیاط پشت خانه نرده دارشان مفقود شد. چهار روز بعد جنازه اش در گودی کم عمق کنار کانال آب کشف شد. او شکنجه شده و قبل از خفه شدن با کیسه پلاستیکی مورد تعرض جنسی قرار گرفته بود. پنج ماه بعد، نوح و سارا استارکی، دوقلوهای شش ساله وقتی در حیاط جلوی خانه شان بازی می کردند، ناپدید شدند. مادرشان برای جواب دادن تلفن دو دقیقه آن ها را تنها گذاشته بود. وقتی برگشت، بچه ها رفته بودند. هفته بعد جنازه شان کشف شد، کیسه های پلاستیکی هنوز روی سرشان بود، بدن های کوچکشان پر از جای خاموش کردن سیگار و گاز گرفتگی بود. هردو با شیئی تیز مورد تعرض قرار گرفته بودند. این کشتار موج وحشتی در تمام فلوریدا پخش کرد. نه تنها پلیس با قاتل زنجیره ای بی رحمی رو به رو بود، بلکه با کسی آن قدر دیوانه که بچه های کوچک را شکنجه می داد و می کشت. لازم به گفتن نیست، کسی که آن قدر ماهر بود که بچه ها را درست از زیر چشم های مراقب والدینشان دزدیده بود. کسی که بچه ها ظاهرا به او اعتماد داشتند، چون هیچ فریادی شنیده نشده بود. کسی که احتمالا برای هردو خانواده آشنا بود.