جامعه ادبی و فرهنگی ایران، حافظ را از همان روزگار که دیوان و شعر او شناخته شده، هم شاعر و هم عارف شناخته و عوام و خواص با رسمی شناختن لقب «لسان الغیب»، او را یکی از اسراردانان و آگاهان از عوالم غیبی تلقی کرده اند. همه بحث ها در چاپ های پنجگانه کتاب مکتب حافظ از نظر پایه و اساس و محور برای اثبات و شناساندن ماهیت این سخنور بزرگ و شعر او بوده و نتیجه ای که گرفته ایم و در صحت آن شکی نداریم، این است که: اولا حافظ غزل پردازی در ردیف دیگر غزلسرایان نبوده است. ثانیا حافظ، عارفی در ردیف بزرگانی چون مولانا نیز محسوب نمی شود، بلکه شاعری غزلسرا است که بهره عظیمی از مفاهیم اساسی عرفان و طریقت داشته است. ثالثا اگر بخواهیم او را با یک عنوان معرفی بکنیم، باید بپذیریم چنانکه خود به تصریحی مطلق بارها تأکید کرده، «رند» و مشرب شاعرانه اش نیز «رندی» بوده است.
چرا موجود نمیشههه؟