1. خانه
  2. /
  3. کتاب خوب کردی رفتی آرتور رمبو

کتاب خوب کردی رفتی آرتور رمبو

نویسنده: آرتور رمبو
4.75 از 2 رأی

کتاب خوب کردی رفتی آرتور رمبو

زندگی و شعر آرتور رمبو
Arthur Rimbaud
انتشارات: روزبهان
ناموجود
12800
معرفی کتاب خوب کردی رفتی آرتور رمبو
چرا شاعری باید تنها ۴۴ ماه شعر بگوید و بعد تصمیم بگیرد خاموش شود، برود و در صحراهای آفریقا تا دم مرگ گمنام بماند؟ چرا آرتور رمبو رفت؟ چرا شکوه محافل شاعران پاریسی او را مجذوب خود نکرد؟ «خوب کردی رفتی آرتور رمبو» می خواهد او را بشناسد، شعرها و نامه هایش را بخواند و به عکس اش خیره شود تا نشان دهد که شعر او باید تا سرحدات نابودی شاعر پیش می رفت. زیرا رمبو به هستیدن آنچه خود هست و آنچه خود نیست می اندیشید، به تجربه من های ممکن و ناممکن، بی هیچ تکلف و ترسی، تا با تن سپردن به تجربه نابودی و خودویرانگری «غیب بین» شود. او باور دارد که شاعر پرومته است و آن تکه از خورشید را نه برای خود که برای تمام بشریت دزدیده است.
درباره آرتور رمبو
درباره آرتور رمبو
ژان نیکلا آرتور رَمبو (Jean Nicolas Arthur Rimbaud) (زادهٔ ۲۰ اکتبر ۱۸۵۴ - درگذشتهٔ ۱۸۹۱) از شاعران فرانسوی است. او را بنیان‌گذار شعر مدرن برمی‌شمارند. او سرودن شعر را از دوران دبستان آغاز کرد. ذوق و نبوغ شعریِ او در سنین ۱۷ تا ۲۰ سالگی خیره‌کننده است. بااین‌حال، او در ۲۱سالگی برای همیشه از شعر دوری گزید که همواره مایهٔ حیرت و ابهام بوده‌است. آرتور رَمبو در ۲۰ اکتبر ۱۸۵۴، برابر با ۲۸ مهر ۱۲۳۳ خورشیدی در شارل‌ویل فرانسه به دنیا آمد. پدرش فردریک رمبو سرباز توپخانه بود و مادرش ماری کاترین ویتالی کوئیف از خانوادهٔ ملاکین بود و همیشه رفتار خشک و خشنی با او داشت. آرتور دومین فرزند خانواده بود و حدود دو سال پس از ازدواج پدر و مادرش به دنیا آمد. در ۱۸۶۸ نخستین شعرش را به لاتین سرود و سال بعد آموزگار او سه قطعه از اشعارش را منتشر کرد که یکی برندهٔ جایزه شد. در ژانویهٔ ۱۸۷۰ نخستین اشعار رمبو به فرانسوی منتشر شد. حدوداً چهارده ساله بود که از خانه گریخت تا به پاریس برود. در پاریس به دلیل آن که بدون بلیط سوار قطار شده بود چند روزی در زندان گذراند و به خانه بازگردانده شد. او در پانزده سالگی به توفیق‌های درخشان تحصیلی دست می‌یابد. در یونانی، لاتین، بلاغت، تاریخ و جغرافی جوایزی می‌برد. او با پل ورلن شاعر فرانسوی رابطهٔ دوستانهٔ عمیق و عجیبی داشت به نحوی که ورلن همسر و کودک تازه به دنیا آمده‌اش را ترک کرد تا با آرتور به انگلستان برود. رابطهٔ آرتو و پل رابطه‌ای توأم با عشق و نفرت بود به نحوی که در ۱۰ ژوئیه ۱۸۷۳ ورلن دو گلوله به سمت رمبو شلیک و او را مجروح می‌کند و به دلیل این عمل دستگیر می‌شود و دو سال به زندان می‌افتد. به هر حال بعد از مرگ رمبو، ورلن نقش به سزایی در انتشار آثار او و معرفی‌اش ایفا کرد.
در ۱۸ مارس ۱۸۷۱ کمون پاریس شکل می‌گیرد و آرتور در ۲۳ آوریل به پاریس می‌رود و به کمونارها می‌پیوندد.
رمبو در دوران کوتاه زندگی‌اش به نقاط مختلف دنیا سفر کرد و در سی‌وهفت سالگی به دلیل وجود تومور سرطانی پای راست‌اش را قطع می‌کنند و چند ماه بعد در ۱۰ نوامبر ۱۸۹۱ مطابق با ۱۹ آبان ۱۲۷۰ ه‍.ش در کنار خواهرش ایزابل جان می‌سپارد.
قسمت هایی از کتاب خوب کردی رفتی آرتور رمبو

آه افلیای پریده رنگ!/ افلیای همچون برف قشنگ!/ تو مرده ای!/ آری تو مرده ای بچه!/ در رودخانه ای که تنت را تشییع می کرد!/ آن ها که به نجوا با تو از آزادی تلخ سخن راندند/ بادهایی بودند که سرازیر می شدند

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب خوب کردی رفتی آرتور رمبو" ثبت می‌کند