چرا شاعری باید تنها ۴۴ ماه شعر بگوید و بعد تصمیم بگیرد خاموش شود، برود و در صحراهای آفریقا تا دم مرگ گمنام بماند؟ چرا آرتور رمبو رفت؟ چرا شکوه محافل شاعران پاریسی او را مجذوب خود نکرد؟ «خوب کردی رفتی آرتور رمبو» می خواهد او را بشناسد، شعرها و نامه هایش را بخواند و به عکس اش خیره شود تا نشان دهد که شعر او باید تا سرحدات نابودی شاعر پیش می رفت. زیرا رمبو به هستیدن آنچه خود هست و آنچه خود نیست می اندیشید، به تجربه من های ممکن و ناممکن، بی هیچ تکلف و ترسی، تا با تن سپردن به تجربه نابودی و خودویرانگری «غیب بین» شود. او باور دارد که شاعر پرومته است و آن تکه از خورشید را نه برای خود که برای تمام بشریت دزدیده است.
کتاب خوب کردی رفتی آرتور رمبو