1. خانه
  2. /
  3. کتاب برادران خوشحال

کتاب برادران خوشحال

پیشنهاد ویژه
4.88 از 4 رأی

کتاب برادران خوشحال

Happy brothers
مترجم:
انتشارات: اشاره
٪25
65000
48750
درباره بردی کربابایف
درباره بردی کربابایف
بردی مرادویچ کربابایف نویسنده و شاعر ترکمن اهل شوروی سابق بود. وی از ۱۹۵۱ عضو انجمن فرهنگستان علوم شوروی و از سال ۱۹۴۸ عضو حزب کمونیست بوده و اکنون از او به عنوان نویسنده و شاعر ملی ترکمنستان یاد می‌شود.  بردی کربابایف در ۱۵ مارس ۱۸۹۴ در منطقه تجن از خانواده‌ای کشاورز چشم به جهان گشود. وی تحصیلات مقدماتی خویش را در مکتب خانه‌های دیار خود به پایان برده و در سال ۱۹۱۷ برای ادامه تحصیلات عالی به شهر بخارا رهسپار گردید. وی در بخارا در کنار تحصیل به عنوان نیروی انتظامی شهری به کار مشغول شده و بعدها به عنوان افسر نظامی در جنگ‌های داخلی حضور یافت. پس از فروکش کردن جنگ داخلی تا سال ۱۹۲۴ به عنوان معلم در مناطق روستایی به تعلیم و تربیت پرداخت؛ و در سال ۱۹۲۷ به مدت یک سال در مؤسسه شرق‌شناسی لنینگراد مشغول به تحصیل شد. در بین سال‌های ۱۹۲۴ تا ۱۹۳۴ به عنوان سردبیر برای روزنامه ترکمنستان و مجله تخماق به کار روزنامه‌نگاری و نویسندگی پرداخت؛ و سپس برای دو سال به عنوان وزیر علوم دولت محلی ترکمنستان منصوب و پس از دو سال به معاونت شورای عالی حزب کمونیست ترکمنستان شوروی انتخاب گردید. وی در بین سال‌های ۱۹۴۲ تا ۱۹۵۰ رئیس انجمن اتحادیه نویسندگان ترکمنستان بوده‌است.

قسمت هایی از کتاب برادران خوشحال

«در زمان های دور، چهار برادر زندگی می کردند. برادر بزرگ تر «چپ بک» ، برادر دومی «یپ بک» ، برادر سومی «مپ بک» و چهارمی «تپ بک» نام داشتند. هر چهار برادر کوتاه قد و تپلی بودند. به گونه ای که نمی شد آن ها را به راحتی از همدیگر تشخیص داد و شناخت. در واقع خیلی وقت ها «چپ بک» را با «یپ بک» و «مپ بک» را با «تپ بک» اشتباه می گرفتند. زن های سالخورده ی ترکمن با تعجب به همدیگر می گفتند: ـ این بچه های شیطان تا چه اندازه به هم شبیه هستند! مثل یک سیب که از وسط نصف شده اند، نمی دانیم اسم هر کدامشان چیست؟! اما اگر ذهن را به کار می انداختند آن ها خیلی هم شبیه هم نبودند و می شد بینشان فرق گذاشت. برای نمونه «چپ بک» بینی کشیده ی نوک تیز و پیشانی بلند داشت و از چشمانش آتش شیطنت می بارید. بر عکس «یپ بک» ، پیشانی گرد و لب های کلفت داشت، اما چشمان او هم شبیه چشم های برادر بزرگ تر بود. «مپ بک» صورت زیبا و ارغوانی رنگ داشت ولی چشمانش مثل چشم های برادرهای بزرگ می درخشید. برادر کوچک تر «تپ بک» بینی پخ و سر گردی داشت که روی گردن کوتاهش چسبیده بود. چشم های او هم مثل چشمان برادرانش درخشان بود و همین چشمان خندان و درخشان «چپ بک» ها بود که آدم ها را به اشتباه می انداخت.»

مقالات مرتبط با کتاب برادران خوشحال
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب برادران خوشحال"
4 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتاب خیلی خوبی هست وبه نحو احسنت ترجمه شده است.استادمرشدی در تدریس وترجمه وبرخورد اخلاقی بی نظیرند.

1400/09/18 | توسطعالیه قرنجیک - کاربر سایت
1
|

این کتاب خیلی خیلی عالی است و نویسنده آقای استاد دکتر سیاوش مرشدی میباشد

1400/09/17 | توسطقربان بردی عطایی یلمه - کاربر سایت
2
|

کتاب جالبیه

1400/09/17 | توسطکاربر سایت
2
|

این کتاب عالیه و نویسنده ش استاد مرشدی بی نظیرن

1400/09/17 | توسطمایسا صفائی - کاربر سایت
4
|
پاسخ ها

کتاب بسیار خوبی هست و استاد مرشدی نویسنده‌ی موفقی هستند

1400/09/17|توسطفائزه قرنجیک - کاربر سایت
2