کتاب مهمانسرای دو دنیا

Between Worlds
کد کتاب : 5913
مترجم :
شابک : 9789643416799
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 116
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1999
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 20
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

معرفی کتاب مهمانسرای دو دنیا اثر اریک امانوئل اشمیت

نمایشنامه ی هشتم اشمیت ،یک کمدی متافیزیکی است که در مهمانسرای دودنیا رخ می دهد،جایی که افرادی که در کما هستند در آن اقامت می کنند تا زمانی که درمان آن ها به نتیجه برسد.
هیچ یک نمی دانند چگونه گذارشان به مهمانسرای دو دنیا افتاد و چه زمانی از آن خارج خواهند شد و سرانجام به کجا خواهند رفت. شخصیت ها در این مکان راز آمیز گرد هم آمده اند تا درباره ی زندگی خود تأمل کنند و به دغدغه های همیشگی بشر بیندیشند. نمایشنامه ی « مهمانسرای دو دنیا ، حکایتی است پر رمز و راز ، شگفت انگیز و غافلگیر کننده در فضایی میان رویا و واقعیت ، مرگ و زندگی ، کمدی و تراژدی.
داستان در مهمانسرایی که تصور می شود در فاصله ی بین زمین و آسمان است شروع می شود. امانوئل اشمیت، نویسنده ی این نمایش نامه، افرادی را که به دلایلی به اغما می روند، مهمان مهمانسرای دو دنیا می داند که به طور موقتی آنجا هستند تا مشخص شود مقصد بعدی آنها آسمان است یا اینکه به زمین بازمی گردند.
یکی از شبیه ترین نمونه های ادبی به این اثر نمایشنامه ی اتاق بسته اثر سارتر می باشد که جمله ی مشهور :"جهنم بقیه ی مردم هستند." را معنا می کند.از ابتدای نمایشنامه به نظر می رسد شخصیت ها طوری طراحی شده اند تا اعصاب یکدیگر را بهم بریزند و تضادی واضح با یکدیگر دارند.

کتاب مهمانسرای دو دنیا

اریک امانوئل اشمیت
اریک امانوئل اشمیت، زاده ی 28 مارس 1960، نویسنده، نمایشنامه نویس و فیلسوف فرانسوی است. آثار اشمیت تا به حال به 43 زبان منتشر شده و نمایشنامه هایش نیز در بیش از 50 کشور روی صحنه رفته است. او مدرک دکتری خود در فلسفه را در سال 1987 از دانشگاه سوربون دریافت نمود. اشمیت از سال 2002 تاکنون در بروکسل زندگی می کند و در سال 2008، شهروند بلژیک شده است.
نکوداشت های کتاب مهمانسرای دو دنیا
powerful, very well written, funny sometimes, philosophical.
قدرتمند،بسیار خوب نوشته شده ،گاهی خنده دار و فلسفی.
Amazon Review

قسمت هایی از کتاب مهمانسرای دو دنیا (لذت متن)
ژولین: حالا اگه آدم فیلسوف باشه نمی میره؟ ماری: چرا ولی بهتون کمک می کنه زندگی کنین. به نظر شما اون بالا چه خبره؟ ژولین: هیچی. ماری: مگه اونجا بودین؟ ژولین: نه. ماری: پس چی می گین؟ ژولین: مرگه. همین براتون کافی نیست؟