«از کجا بدونم راست می گید؟» «از بی قوارگیش، دروغ ظرافت داره، هنرمندانه است، اون چیزی رو بیان می کنه که باید می بود، در حالی که حقیقت محدود می شه به چیزی که هست. یک دانشمند و یک کلاهبردار رو با هم مقایسه کنید: فقط کلاهبردار دنبال آرمانشه.»
از وجود شما رایحه ای به مشام می رسه، بوی زننده ی زندگی یکنواخت. بوی دمپایی، آبگوشت، زیرسیگاری تمیز، چمن مرتب و ملافه های خوشبو... در شما نمی بینم که خطر کنید تا به خوشبختی متفاوتی از خوشبختی سایرین برسید. همه چیز طبق قاعده و عبوس است.
روزمرگی دیوارهای فاصله رو برنمی داره، برعکس دیوارهای عظیم نامرئی به وجود می آره، دیوارهای شیشه ای، که هر روز بلندتر می شن، در طول سال ها ضخیم تر می شن و زندانی درست می کنن که توش آدم ها هر روز همدیگه رو می بینن ولی دیگه هیچوقت به هم نمی رسن.