«گفتن در عین نگفتن» رمانی نوشته جواد مجابی، نویسنده شناخته شده ایرانی است. این اثر داستانی که یازدهمین رمان مجابی است درباره خشونت و دلایلی است که فرد را به خشونت طلبی سوق می دهد. «گفتن در عین نگفتن» به زندگی نقاش پیری می پردازد که به تنهایی زندگی می کند و در دنیای سیاه و پرخشونت خود غرق شده است.
این رمان درباره اعترافات مردی است که خاطرات خود را مرور می کند و در طی این روایت قساوت های فراوانی از مرد آشکار می شود. او در طی بازگشایی پرونده گذشته خود به قتل پدر و چگونگی انجام آن می پردازد. نقاش پیر روایت می کند که پدر خود را به چند قاتل سپرده تا او را بکشند و پس از مرگ او صاحب ثروت فراوانی شده است. اما روح خشونت طلب مرد با این قتل آرام نمی شود و او در ادامه دوست و معشوقه هایش را هم می کشد و در سردابه ی عمارت خود دفن می کند.
جنایت هایی که نقاش پیر پرده از آن ها برمی دارد بخشی از زندگی گذشته او را آشکار می کند و نشان می دهد خشونتی که مرد را از آن گریزی نیست ریشه ای عمیق در دوران کودکی او دارد. نقاش پدری راهزن داشته و همین موضوع باعث شده تا جامعه مرد نقاش را به عنوان هنرمند نپذیرد و او نتواند در مجالس هنری راه پیدا کند. اما نقاش پس از به دست آوردن ثروت پدر، گروهی را برای خود جمع می کند و روح سرخورده خود را اینگونه آرام می کند اما می داند که این افراد فقط به واسطه ثروتش با او رابطه دارند.
در رمان «گفتن در عین نگفتن» نویسنده در پی آن است تا نقاش را قربانی زندگی دوران کودکی و عوامل بیرونی معرفی کند که شرایط بیرونی باعث شده تا او دست به قتل ها متعدد بزند و انتخاب های فردی نقش پررنگی در کشیده شدن نقاش پیر به خشونت ندارد.
کتاب گفتن در عین نگفتن