در بازی های محدود، شرکت کننده های مشخص و معلومی داریم. این بازی ها قوانین ثابتی دارند. و یک هدف از پیش تعیین شده هست که در صورت دستیابی به آن، بازی تمام می شود. مثلا فوتبال یک بازی محدود است. همه ی بازیکنان لباس های یک دستی می پوشند و به راحتی قابل شناسایی اند. مجموعه ای از قوانین وجود دارد و برای اجرای آن ها از داور بهره می گیرند. تمامی بازیکنان توافق کرده اند که از این قوانین پیروی کنند و در صورت قانون شکنی، جریمه خواهند شد. همگی موافق اند که هر تیمی که در طول بازی گل بیشتری بزند برنده ی بازی خواهد بود، بازی به پایان می رسد و همه به خانه هایشان می روند. در بازی های محدود، همواره یک آغاز، میانه و پایان خواهیم داشت.
اما در بازی های نامحدود، بازیکنانی معلوم و نامعلوم شرکت دارند. هیچ قانون دقیق یا از پیش تعیین شده ای وجود ندارد. اگرچه یک سری رسومات و قوانین کلی درباره ی عملکرد بازیکنان وجود دارد، اما در این مرزهای گسترده و نامحدود، همه ی بازیکنان می توانند به دلخواه خودشان عمل کنند. و می توانند هر زمان که خواستند، این رسومات را رعایت نکنند. هر بازیکن می تواند روش و سبک بازی مختص خودش را انتخاب کند. و می تواند هر زمان و بنا به هر دلیل، نحوه ی بازی خود را تغییر دهد.
بازی های نامحدود، افق های زمانی نامحدودی دارند. و ازآنجایی که هیچ خط پایانی وجود ندارد، عملا نمی توان انتهایی را برای بازی های نامحدود متصور شد و در آن ها، چیزی به عنوان «پیروزی» نداریم. در یک بازی نامحدود، هدف اصلی این است که در بازی بمانید و به حضور خود تداوم ببخشید.
بسیار کتاب آموزندهای بود، میتوان گفت برای تمامی افراد در تمامی مشاغل مناسب است!
کدوم ترجمه خوبه؟
فقط ترجمه اقای خاکساران بسیار شیرین و خواندنی