چهل نامه کوتاه به همسرم مجموعه ای از نامه هایی است که نادر ابراهیمی هنگامی که مشغول یادگیری هنر خوشنویسی بوده به همسرش فرزانه منصوری نوشته است. وی در این نامه ها درباره زندگیشان در کنار هم ، عشق و مشکلاتشان صحبت می کند و آشکارا سختی ها و اضطراب مشترکشان را مطرح می کند. برای ابراهیمی نوشتن این نامه ها فقط فرصتی برای تمرین خوشنویسی نبود بلکه تمرینی برای کاوش و جست و جو در درک زندگی ، عشق و رابطه زناشویی است.
این نامه ها نثری همچون شعر دارد و بسیار روان و به دور از تکلف های شاعری است. بعضی از آن نامه ها بلندند و بعضی کوتاه در حد چند سطر. ابراهیمی در این نامه ها به صادقانه ترین شکل ممکن عشقش را به همسرش ابراز داشته، گاه او را دوستانه نصیحت کرده و گاه آنچه از راه و رسم زندگی می دانسته با او در میان گذاشته است. خواندن این کتاب تنها خواندن نامه نیست بلکه تعمقی در شیوه ی نگرش ابراهیمی به مسائل زندگی و نیز تجربه ی عاشقی کردن است.
آن روزها که تازه تمرین خطاطی را شروع کرده بودم، حدود سال های ۶۳-۶۵، به هنگام نوشتن، در تنهایی - در فضایی که بوی تلخ مرکب ایرانی در آن می پیچید و صدای سنتی قلم نی، تسکین دهنده ی خاطرم می شد که گرد ملالی چون غبار بسیار نرم بر کل آن نشسته بود - غالبا به یاد همسرم می افتادم - که او نیز همچون من و شاید نه همچون من اما به شکلی، گهگاه و بیش از گهگاه، دلگرفتگی، قلبش را خاکستری رنگ می کرد.
ای عزیز!راست می گویم.من هرگز یک قدم جلوتر از آنجا که هستم را ندیده ام.قلمم را دیده ام چنان که گویی بخشی از دست راست من است؛ و کاغذ را.من هرگز یک قدم جلوتر از آنجا که هستم را ندیده ام. من اینجا «من» را دیده ام __ که اسیر زندان بزرگ نوشتن بوده است، همیشه ی خدا، که زندان را پذیرفته، باور کرده، اصل بودن پنداشته، به آن معتاد شده، و به تنها پنجره اش که بسیار بالاست دل خوش کرده...
ضرباهنگ سریع، طرح داستانیِ یک وجهی، و وجود ایجاز از ویژگی های «داستان های کوتاه» هستند
اگر طرفدار آقای نادر ابراهیمی هستید مثل من، بهتون پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونید. خوندنش خالی از لطف نیست. اما اگر میخواین کتابی بخونید که نامههای یک نویسنده به همسرش باشه، پیشنهاد میکنم نامههای آنتوان چخوف به همسرش رو بخونید. بی نظیره 👌💎
کتاب خیلی قشنگ با نثر گویاو روان که دید افراد را به نه فقط به زندگی مشترک بلکه به زندگی هر فردی میتواند تغییر دهد .بعضی از جملات تشبیهات و مثالهای کتاب درجه یک هستند. به شخصه فکر میکنم هر کسی باید حداقل یک بار این کتاب را در طول زندگی اش بخواند
. این کتاب در عین سادگی و کوتاه بودنش مخاطب رو متحیر میکنه با این حجم از عشق و علاقه که بین دو نفر میتونه وجود داشته باشه. اون چیزی که به این کتاب رنگ و بوی دیگه میبخشه اینه که بر خلاف سایرین در مراحل اولیهی آشنایی و شکل گیری عشق نوشته نشده، بلکه تو آستانهی پنجاه سالگی نویسنده و همسرش پس از سالها زندگی مشترک نوشته شده. نقطه ای از زندگی که شور و هیجان اولیهی عشق جای خودش رو به ثبات و اعتماد و دوست داشتن داده.(( نادر ابراهیمی در این کتاب بار دیگه به ما یادآور میشه که حفظ عشق از به دست آوردنش مهمتر و باارزش تره))
کتابی فوق العاده! مخصوصا" نامه چهلم... یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست...بلافاصله بعد از خواندن کتاب، کتاب صوتی آن را هم با صدای پیام دهکردی عزیز گوش کردم و حلاوت آن، دوچندان شد. این کتاب را به چند نفر از دوستان بعد از ازدواج شان هدیه دادم. نامه چهلم تجربه یک زندگی عاشقانه بود؛ که اگر زندگی عاشقانه باشد، برای پایان آن نمیتوان و نباید سوگوار بود...
مخاطب این نامهها همسر نادر ابراهیمی بوده. ابراهیمی در این نامهها به نکات بسیار مهمی که در زندگی مشترک بسیار مفید هستند اشاره میکنه. محتوای نامهها سرشار از مسائلی هست که در زندگی مشترک اتفاق میفته و همین امر باعث میشه خواننده به خوبی با کتاب همراه بشه.
عزیز من! بیا خاطرات مشترک مان را هرگز به دست باد نسپریم! نامه هایی مملو از عاشقانههای بی پایان
نادر ابراهیمی این کتاب و در واقع این نامهها را زمانی نوشته که مشغول تمرین خطاطی بوده و در این تنهایی به یاد همسرش بوده. این نامهها با زبانی ساده و خطاب به همسرش نوشته شده و سرشار از احساس و نکات جالبی درباره زندگی مشترک هست. بخشی از کتاب: حبیب من! هرگز از کودکی خویش آن قدر فاصله مگیر که صدای فریادهای شادمانهاش را نشنوی، یا صدای گریههای مملو از گرسنگی و تشنگیاش را... اینک دستهای مهربانت را به من بسپار تا به یاد آنها بیاورم که چگونه باید زلف عروسکها را نوازش کرد...
این کتاب رو به کسانی که تازه ازدواج کردن خیلی پیشنهاد میکنم. توی این نامه ها، نادر ابراهیمی خصایص خوب همسرش و برداشت خودش رو درباره رفتارو عملکردشون در طول زندگی مشترک به اشتراک میگذاره. توی این کتاب درباره موضوعاتی مثل یکی نبودن سلیقهها و یکی نشدن، قهر بدون عقده گشایی و... صحبت میکنه. مسائلی که درباره آنها صحبت میشه، شاید اولش بگیم که اینها بدیهیاته ولی وقتی شرایطش پیش میاد، عکسش رو انجام میدیم و انتظارات نابجا و نادرست داریم، این کتاب میتونه تلنگری باشه.
کاملاً درست
لطیف و دلنشین... قلم این نویسنده تکرار نشدنی هست✍️❤️