در حقوق، لائیسیته «اصل جدایی در دولت جامعه مدنی و جامعه دینی» و «بی طرفی یا بی طرفی دولت در قبال اعترافات دینی» است. این کلمه با بسط ویژگی «موسسات دولتی یا خصوصی که مستقل از روحانیت و کلیساها هستند» را مشخص می کند.
«لائیسیته» با به رسمیت شناختن دین دولتی مخالف است. با این حال، اصل جدایی بین دولت و مذاهب بسته به کشور می تواند کاربردهای متفاوتی پیدا کند.
از نظر لاروس، «لائیسیته» چنین تعریف می شود: «تصور و سازماندهی جامعه بر اساس جدایی کلیسا از دولت و که کلیساها را از اعمال هر گونه قدرت سیاسی یا اداری، و به ویژه سازماندهی آموزش و پرورش محروم می کند. »
از سوی دیگر، برای دایره المعارف فلسفی جهانی، سکولاریسم میتواند معنایی متمایز و گستردهتر از معنای حقوقی داشته باشد: «ساخت فکری به منظور جلوگیری از تأثیر هر گونه اعتراف بر جامعه، که پیامد آن منع تحمیل یک مذهب مدنی است. در حالی که امور معنوی را به حوزه خصوصی ارجاع می دهد. » خلط بین این معنای فلسفی و معنای حقوقی منشأ بحث های سیاسی متعدد است. کتاب «لائیسیته» نوشته «گی آرشه» به این موضوع مناقشه برانگیز میپردازد.
کتاب لائیسیته