این اثر در نهایت، نکوداشتی روشن گرانه از عشق است.
تأملی حریت انگیز درباره ی سازگاری و وفاداری.
این کتاب، میلیون ها مخاطب را به وجد خواهد آورد.
ما مطلقه ها شبیه ژاپن قرن بیستم هستیم؛ بین فرهنگ قبل و بعد از جنگ، یک حفره ی بزرگ پر از آتش و دود است.
وقتی دلباخته ی کسی می شوید، واقعاْ به دنبال آن شخص نیستید، بلکه گرفتار افکار خودتان شده اید، مست رویای تکامل هستید که آن را روی یک غریبه فرافکنی کرده اید. در چنین شرایطی تمایل داریم هر چیز تماشایی را که از عشقمان می بینیم باور کنیم، خواه واقعیت داشته باشد و خواه نداشته باشد. وقتی سال ها بعد گرد و غبار فرونشست احتمالاْ از خودمان می پرسیم: «به چی فکر می کردیم؟» و معمولاْ جواب این است: «تو اصلاْ فکر نمی کردی.»
آن قدر باتجربه بودیم که بدانیم رابطه ها بالاخره پایان می یابد و تظاهر به این که این اتفاق هرگز برای ما پیش نخواهد آمد، کار بچه گانه ای است.
عالی بود این کتاب