کتاب هیل بیلی

Hillbilly Elegy: A Memoir of a Family and Culture in Crisis
روزگار آمریکایی های پشت کوه نشین
کد کتاب : 716
مترجم : علی رضا پارساییان
شابک : 978-600-8740-16-2
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 296
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز

نامزد جایزه Kirkus

معرفی کتاب هیل بیلی اثر جی دی ونس

کتاب هیل بیلی (روزگار آمریکایی‌های پشت‌کوه‌نشین)، اثری موفق نوشته ی جی. دی. ونس است که طبقات اجتماعی، فرهنگ و رویای آمریکایی را به شکلی متفاوت و البته جذاب مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. پدربزرگ و مادربزرگ ونس، افرادی فقیر اما عاشق بودند. آن ها پس از ازدواج، به امید رهایی از فقر روزافزون پیرامونشان از کنتاکی به اوهایو مهاجرت کردند. اما ساختن زندگی جدید در محیطی جدید به هیچ وجه کار راحتی برای آن ها نبود و همه ی اعضای خانواده ی ونس هنوز هم با مشکلات و سختی های پیشینه ی پرآشوب خانودگی شان دست و پنجه نرم می کنند. جی. دی. ونس با پرداختن به داستان زندگی خود و ارائه ی تحلیل های جامعه شناسانه ی گسترده، مخاطب را با سفر زندگی طبقه ی کارگر در منطقه ی آپالاچیای آمریکا می برد.

کتاب هیل بیلی

جی دی ونس
جیمز دیوید ونس، زاده ی 2 آگوست 1984، نویسنده ی آمریکایی است.ونس در میدلتاون اوهایو به دنیا آمد. پدرش، خانواده را ترک کرد و مادرش نیز در دوران کودکی او به هروئین معتاد بود. سرپرستان اصلی ونس، پدربزرگ و مادربزرگ او بودند.او از دانشگاه دولتی اوهایو فارغ التحصیل شد و بعد از آن، مدتی را برای یک سناتور جمهوری خواه کار می کرد. ونس سپس به دانشکده ی حقوق ییل رفت و در اولین سال حضور، استادش ایمی چوا او را متقاعد کرد که شرح حال خود را بنویسد.او در ژانویه ی 2017 به شبکه ی CNN پیوست و در آپریل همین سال، ق...
نکوداشت های کتاب هیل بیلی
A riveting book.
کتابی بسیار جذاب.
Wall Street Journal Wall Street Journal

Essential reading.
اثری ضروری و پراهمیت.
New York Times New York Times

A frank, unsentimental, harrowing memoir.
شرح حالی صادقانه، عاری از تعصب و تأثربرانگیز.
New York Post

قسمت هایی از کتاب هیل بیلی (لذت متن)
هر موقع مردم از من می پرسند که بیشتر دوست دارم چه چیزی را در مورد طبقه ی کارگر سفیدپوست تغییر دهم، می گویم: «این تفکر که انتخاب های ما مهم نیستند.»

برای کودکانی مثل من، آن بخش از مغز که با اضطراب و تضاد سر و کار دارد، همیشه فعال است. ما دائما آماده ی نبرد یا فرار هستیم.

در ذهن نابالغ من، تفاوت بین هوش ودانش، نامفهوم بود. به همین خاطر فکر می کردم که احمق هستم.