1. خانه
  2. /
  3. کتاب شناخت و ماهیت مسیحیت

کتاب شناخت و ماهیت مسیحیت

4.25 از 2 رأی

کتاب شناخت و ماهیت مسیحیت

The Essence of Christianity
انتشارات: شفیعی
ناموجود
300000
معرفی کتاب شناخت و ماهیت مسیحیت
آیا خداوند انسان را آفریده است؟ یا انسان خدا را خلق کرده است؟ فیلسوف مشهور آلمانی، لودویگ فویرباخ، پاسخ را در این اثر، تأثیرگذارترین اثر خود، که در سال 1841 به زبان آلمانی منتشر شد و توسط رمان‌نویس مشهور انگلیسی جورج الیوت ترجمه شد، بررسی می‌کند. او با استفاده از ارجاعات کتاب مقدس، دیالکتیک، و ایده های برخی از بزرگترین متفکران جهان، مومنان را با توضیح قانع کننده خود مواجه می کند.
فویرباخ با رویکرد به دین از منظر انسان‌گرایانه، این ایده را بررسی می‌کند که الوهیت یک طرح بیرونی از ماهیت انسانی ایده‌آلیست ما است. او با بیان اینکه هیچ چیز بالاتر از کمال موجود در نوع بشر نیست، پیشنهاد می‌کند که خداوند متعال توسط انسان خلق شده است که به دنبال آسایش و رهایی از دنیای متخاصم است و اصول مسیحیت را از خلقت و رستاخیز تا ایمان و معجزه به چالش می‌کشد. نقد فویرباخ از ایده آلیسم هگلی توجه فوری بین المللی را برانگیخت - به ویژه بر کارل مارکس، زیگموند فروید و فردریش انگلس تأثیر گذاشت. تامل برانگیز و کاملا قانع کننده، این بحث تاریخی مهم برای دانشجویان مادام العمر دین و فلسفه خواندنی است.
درباره لودویگ فوئرباخ
درباره لودویگ فوئرباخ
لودویگ آندریاس فویرباخ (Ludwig Andreas Feuerbach) ‏ (۱۸۰۴–۱۸۷۲) فیلسوف آلمانی بود. او از شاگردان هگل بود ولی به‌زودی از اندیشه‌های هگل دور شد و به اصالت حس و اصالت ماده گروید. کتاب مشهور او «جوهر مسیحیت» تأثیر زیادی در فیلسوفان و متفکران مادی و منتقد مذهب داشت.
فویرباخ با کارل مارکس نیز مکاتبه داشت و مارکس و انگلس هردو از کارها و افکار او تأثیر گرفتند. مارکس جزوه «تزهایی درباره فویرباخ» را در جریان گذشتن از اندیشه‌های فویرباخ نوشت.
فویرباخ به عنوان عضوی از «هگلی‌های جوان»، به نقد آنچه که فروکاست هگلی جوهر انسان به خودآگاهی می‌نامید، پرداخت و تلاش نمود تا ارتباط میان ایدئالیسم فلسفی و مذهب را ثابت کند. در رد فلسفه هگل و دفاع از ماتریالیسم، نقد ایدئالیسم و مذهب، فویرباخ بر طبیعت «بیولوژیک» خالص و فردی آدمی تأکید کرد. او اندیشه را به صورت فرایندی صرفاً انعکاسی می‌دید و در فهمش از تاریخ یک ایدئالیست باقی‌ماند. با این حال نقد او بر ایدئالیسم هگلی بستر کار مارکس و انگلس را فراهم نمود. فویرباخ که مارکس او را «فاتح راستین فلسفه قدیم» می‌نامید، دو سال پیش از مرگش به حزب سوسیال دموکراتیک آلمان پیوست، اما از نظر سیاسی فعال نبود و همواره اختلافات خود را با مارکس حفظ کرد. مارکس و انگلس هر دو به‌شدت از فویرباخ تأثیر پذیرفته‌اند، با این حال او را به دلیل ماتریالیسم برابر ایستا (Gegenstand) محور و منفعلانه‌اش عمیقاً نقد می‌کردند: تزهایی درباره فویرباخ؛ ایدئولوژی آلمانی؛ لودویگ فویرباخ و پایان فلسفه کلاسیک آلمانی و….
نظر کاربران در مورد "کتاب شناخت و ماهیت مسیحیت"
4 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتاب شدیداً غلط تایپی داره.

1403/04/28 | توسطکاربر سایت
0
|

کتابی با اهمیت...

1401/11/06 | توسطمیلاد - کاربر سایت
1
|

کتاب خوبی است 👉

1401/02/14 | توسطکامران سیاحی
0
|

چرا ناموجود شد؟

1401/01/17 | توسطمحمد بزرگی
1
|