1. خانه
  2. /
  3. کتاب ۱۸ سال راه رفتن روی آب

کتاب ۱۸ سال راه رفتن روی آب

نویسنده: برایان کلاف
3.5 از 1 رأی

کتاب ۱۸ سال راه رفتن روی آب

Clough : the autobiography
انتشارات: گلگشت
٪15
235000
199750
معرفی کتاب ۱۸ سال راه رفتن روی آب
کتاب «۱۸ سال راه رفتن روی آب» زندگی‌نامه‌ی خودنوشت برایان کلاف، یکی از برجسته‌ترین، بحث‌برانگیزترین و کاریزماتیک‌ترین چهره‌های تاریخ فوتبال بریتانیاست. این اثر، با نثری صادقانه، طنزآمیز و گاه تند، دریچه‌ای است به درون ذهن و قلب مردی که فوتبال را نه فقط یک ورزش، بلکه یک صحنه‌ی زندگی می‌دید.
کلاف در این کتاب با جزئیاتی صریح و بی‌پرده، از دوران کودکی‌اش در شمال انگلستان و آغاز راهش به عنوان بازیکن در تیم‌های میدلزبرو و ساندرلند می‌گوید؛ جایی که به‌عنوان یک مهاجم پرقدرت و گلزن شناخته شد، اما مصدومیتی شدید، زودتر از آن‌چه تصور می‌رفت، نقطه‌ پایانی بر دوران بازیگری‌اش گذاشت. این اتفاق، جرقه‌ای شد برای آغاز مرحله‌ای تازه و درخشان: مربیگری.
او مسیر مربی‌گری‌اش را با تیم‌های گمنامی مانند هارتلپول آغاز کرد و در کنار پیتر تیلور، دست به ساخت یکی از موفق‌ترین زوج‌های مدیریتی تاریخ فوتبال زد. سپس با تیم دربی کانتی، معجزه‌ای آفرید: تیمی از دسته دوم را به قهرمانی لیگ برتر رساند و به سطح اول اروپا کشاند. اما این پایان ماجرا نبود. کلاف، در بخشی دیگر از کتاب، ماجرای دوران کوتاه، پرحاشیه و ناموفقش در لیدز یونایتد را روایت می‌کند؛ دوره‌ای که تنها ۴۴ روز طول کشید و با اختلافات شدید با بازیکنان و شکست‌های متوالی همراه بود. اما بزرگ‌ترین داستان زندگی حرفه‌ای‌اش در ناتینگهام فارست رقم خورد: تیمی معمولی را به قله فوتبال اروپا رساند، با دو قهرمانی پیاپی در جام باشگاه‌های اروپا - کاری که برای تیمی با چنین سابقه‌ای، رویایی و تکرارنشدنی بود.
کتاب فقط به موفقیت‌ها نمی‌پردازد؛ کلاف با صداقت، از رابطه‌ی پیچیده‌اش با پیتر تیلور، کشمکش‌هایش با مدیران باشگاه‌ها، دیدگاه‌های جنجالی‌اش درباره بازیکنان، مربیان، و حتی فوتبال ملی انگلستان می‌گوید. او بدون سانسور، از مشکلاتش با الکل، جراحی پیوند کبد، و ۲۱ ماه زندگی‌ای که پس از آن با سلامتی نسبی همراه بود، سخن می‌گوید. از خانواده‌اش، از همسرش باربارا و پسرش نایجل - که خود نیز فوتبالیستی موفق شد - با عشقی صادقانه یاد می‌کند.
«۱۸ سال راه رفتن روی آب» فقط یک زندگینامه نیست؛ بیانیه‌ای است پرشور از سوی مردی که ۱۸ سال روی آب راه رفت - همان‌طور که خودش می‌گفت - و به فوتبال چیزی بیش از قهرمانی بخشید: شخصیت، شور، و صداقت. او با زبان تند و بی‌پرده‌اش دشمنان زیادی ساخت، اما احترام و تحسین عمیق فوتبال‌دوستان و هم‌تیمی‌ها را هم به‌دست آورد. مرگ او در سال ۲۰۰۴ در ۶۹ سالگی، پایانی بود بر یکی از پرهیجان‌ترین و غیرقابل‌پیش‌بینی‌ترین فصل‌های تاریخ فوتبال. مراسم یادبودش از کلیسا به ورزشگاه منتقل شد تا صدای تشویق طرفداران، بدرقه‌ی مردی باشد که بیش از هر چیز، خودش بود.
درباره برایان کلاف
درباره برایان کلاف
برایان کلاف در سال ۱۹۳۵ متولد شد. او در سال ۱۹۵۵ برای اولین بار در ترکیب میدلزبرو قرار گرفت و سال ۱۹۶۱ به ساندرلند فروخته شد. یک مصدومیت شدید زانو در سال ۱۹۶۴ باعث شد بازنشست شود. با این وجود رکوردی فوق‌العاده در زمینه گلزنی داشت، هر چند که تنها دو بار پیراهن تیم ملی انگلستان را به تن کرد. مربیگری را در کنار هم‌تیمی سابق پیتر تیلور با هارتل‌پول دسته چهارمی در سال ۱۹۶۵ شروع کرد. آن‌ها تیمی ساختند که سال ۱۹۶۸ مجوز صعود به دسته بالاتر را گرفت. سپس آن دو به دربی‌کانتی در دسته دوم پیوستند. سال ۱۹۶۹ دربی‌کانتی مجوز حضور در دسته اول را کسب کرد و سه سال بعد قهرمان انگلستان شد.   پس از جنجالی که همه از آن باخبر شده بودند، در سال ۱۹۷۳ آن دو از مربیگری در دربی استعفا دادند. کلاف دوره‌هایی کوتاه در برایتون و لیدز داشت تا این‌که سال ۱۹۷۵ راهی ناتینگهام فارست شد. پیش از آن او مورد توجه تیم ملی ایران قرار گرفته بود و حتی به تهران پرواز کرد. سال ۱۹۷۷ با فارست قهرمانی در دسته دوم، به دسته اول رسید و در همان فصل نخست به قهرمانی لیگ و لیگ کاپ نائل شد. عنوان قهرمانی لیگ کاپ در سال ۱۹۷۹، ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ تکرار شد، آن‌ها در این بین دو بار در سال‌های ۱۹۷۹ و ۱۹۸۰ فاتح جام قهرمانان اروپا شدند. کلاف یکی از دو مربی‌ای است که توانسته با دو تیم مختلف قهرمان انگلستان شود. او در سال ۱۹۹۳ در شرایطی که در وضعیت سلامتی بدی به سر می‌برد، بازنشست شد و سرانجام در سپتامبر ۲۰۰۴ درگذشت.
قسمت هایی از کتاب ۱۸ سال راه رفتن روی آب

هی! من برای انگلستان بازی کرده ام. این را فراموش نکن! چهارم آوریل ۱۹۵۹ مهم ترین روز زندگی من است. من و باربرا در کلیسای سنت بارناباس در میدلزبرو ازدواج کردیم. آوریل را انتخاب کردیم تا شامل تخفیف مالیاتی شویم و هنوز هم مطمئنم باربرا به خاطر پول خوبی که پس انداز کرده بودم با من ازدواج کرد! بازیکنان امروزی شاید متعجب شوند که روز ازدواج من، روز یکی از مسابقات تیم بود و قرار بود بازی کنم. این را تصور می کنید؟ حالا آن ها بندهای مخصوصی با مذاکرات مدیربرنامه ها در قرارداد خود می گذارند و پاداش هایی چند هزار پوندی می گیرند؛ اما ما شنبه صبح در یک هتل ازدواج کردیم. به برادرم دس بیست و پنج پوند دادم و گفتم برای همه نوشیدنی بیاور. گفت بگذار خودشان پول آن را بدهند. یک یورکشایری، همیشه یورکشایری خواهد بود! سخنرانی ها باید کوتاه می بود چون تا پیش از ساعت دو باید خودم را به آیرسام پارک می رساندم تا مقابل لیتون اورینت بازی کنم. ماشینی که قرار بود من را به ورزشگاه برساند، کمی دیر کرده بود. متوجه شدم ماشین پلیسی در نزدیکی من پارک کرده و از او خواستم که من را به ورزشگاه برساند؛ اما پلیس گفت «متاسفم برایان، من راننده تاکسی نیستم.» اگر ماشین هماهنگ شده دیرتر می رسید شاید کاری می کردم که من را دستگیر کند!

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب ۱۸ سال راه رفتن روی آب" ثبت می‌کند