1. خانه
  2. /
  3. کتاب شهری زیر خاکستر

کتاب شهری زیر خاکستر

3.1 از 1 رأی

کتاب شهری زیر خاکستر

A city under the ashes
ویراستار:
انتشارات: نشر نی
٪15
64000
54400
معرفی کتاب شهری زیر خاکستر
در اتاق رو هم باز کردم. یه چیزی مثل رعدوبرق از پایین ستون مهره‌هام اومد توی گردنم. نفسم قطع شد. سعیده که بیرون در ایستاده بود فقط من رو می‌دید. نمی‌دونم از پشت چه شکلی شدم که با وحشت خودش رو انداخت سمتم. صدام در نمی‌اومد. عین وقتی که کابوس می‌بینی و می‌خوای فریاد بزنی اما نمی‌شه. فقط می‌خواستم این صحنه رو نبینه. برگشتم و با دست محکم زدم روی قفسه‌ی سینه‌ش. پرت شد بیرون و افتاد روی زمین. دو تا از همسایه‌ها که احتمالا به خاطر صحبت‌های ما همون‌طور که خاص این مجتمع‌هاست فالگوش ایستاده بودن، دیگه کنجکاوی‌شون اجازه نداد که با صدای افتادن سعیده و جیغش نیان بیرون. با دو تا قدم رسیدم دم در. ظاهرا در ممانعت از سعیده موفق شدم. نشستم جلوش. گفتم: «زنگ بزن ۱۱۰… به آمل زنگ نزن… نریمان مرده.»
دسته بندی های کتاب شهری زیر خاکستر
قسمت هایی از کتاب شهری زیر خاکستر

در اتاق رو هم باز کردم. یه چیزی مثل رعدوبرق از پایین ستون مهره هام اومد توی گردنم. نفسم قطع شد. سعیده که بیرون در ایستاده بود فقط من رو می دید. نمی دونم از پشت چه شکلی شدم که با وحشت خودش رو انداخت سمتم. صدام در نمی اومد. عین وقتی که کابوس می بینی و می خوای فریاد بزنی اما نمی شه. فقط می خواستم این صحنه رو نبینه. برگشتم و با دست محکم زدم روی قفسه ی سینه ش. پرت شد بیرون و افتاد روی زمین. دو تا از همسایه ها که احتمالا به خاطر صحبت های ما همون طور که خاص این مجتمع هاست فالگوش ایستاده بودن، دیگه کنجکاوی شون اجازه نداد که با صدای افتادن سعیده و جیغش نیان بیرون. با دو تا قدم رسیدم دم در. ظاهرا در ممانعت از سعیده موفق شدم. نشستم جلوش. گفتم: «زنگ بزن ۱۱۰… به آمل زنگ نزن… نریمان مرده.»

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب شهری زیر خاکستر" ثبت می‌کند