1. خانه
  2. /
  3. کتاب درخت ارغوان

کتاب درخت ارغوان

نویسنده: پرویز دوائی
3.7 از 1 رأی

کتاب درخت ارغوان

نامه هایی از پراگ
Derakhte Arghavan
٪15
150000
127500
معرفی کتاب درخت ارغوان
"درخت ارغوان" از "پرویز دوایی"، نویسنده و مترجم ایرانی، در بردارنده ی "نامه هایی از پراگ" است که وی برای عزیزانش فرستاده بود. این نامه ها که اکنون به صورت یک مجموعه در کتاب "درخت ارغوان" جمع آوری شده اند، حاصل سال ها زندگی "پرویز دوایی" در پراگ و نوشته هایی هستند که وی خطاب به افراد مختلفی به رشته ی تحریر درآورده است.
"پرویز دوایی" نامه هایش را با نثری چشم نواز و منحصر به فرد به نگارش درآورده و در آن ها از مسائل مختلفی نظیر سینما، فرهنگ، کتاب و ادبیات سخن می گوید. این نامه ها که از سر ضمیر وی برخاسته اند، یادآور خاطرات شاد و غم انگیزی هستند که وی در دوران کودکی و نوجوانی اش در محلات قدیمی تهران تجربه کرده بود؛ خاطراتی که از نظر زمانی به سال های دور و دهه ی بیست و سی تهران برمی گردند.
علاوه بر یادآوری خاطرات قدیمی، "پرویز دوایی" در "درخت ارغوان" از گوشه و کنار شهر محل زندگی اش، پراگ نیز سخن به میان آورده است و به توصیف زیبایی ها و عناصر خوشایندی که در پراگ او را به یاد وطن می اندازند نیز پرداخته است. نگاه او به طبیعت اطرافش، نگاهی ویژه است و وی چنان از دیدن ساده ترین چیزها به وجد آمده و یاد وطن می افتد که این حس را به خواننده القا می کند که می توان کیلومترها دور از خانه، در خانه بود و گاهی درست در وسط خانه، احساس غریبی کرد. غربتی که ناشی از بی توجهی ما و نادیده گرفتن خوشی های روزمره است و تنها زمانی چشممان به روی این نعمات باز خواهد شد که شاید از دسترس ما خارج اند.
درباره پرویز دوائی
درباره پرویز دوائی
پرویز دوایی منتقد فیلم، نویسنده و مترجم ایرانی متولد ۱۳۱۴ تهران است.پرویز دوایی فارغ التحصیل دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در رشته زبان انگلیسی است و همین تسلط به زبان باعث شد که مترجم مقالات مختلف سینمایی و متن گفت وگو برای دوبله فیلم ها باشد. با مجلات سینمایی مختلفی همکاری و به عنوان منتقد فیلم شهرت پیدا کرد. از مجلاتی که با آنها همکاری کرد می توان به سپید و سیاه، مجله فردوسی، رودکی، روشنفکر و سینما و نگین اشاره کرد. برای ماهنامه سینمایی فیلم هم گاهی بهاریه یا مقاله نوشته است. آخرین مقاله اش را در ایران در سال ۱۳۵۳ در مجله سپید و سیاه با عنوان «خداحافظ رفقا» نوشت و برای یک دوره آموزشی به چکسلواکی رفت و ساکن پراگ شد.او همچنین از پایه گذاران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در کنار پرویز کلانتری، عباس کیارستمی، اکبر صادقی، نورالدین زرین کلک ،سیروس طاهباز و خسرو سینایی است و مدتی هم دبیر جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان در سالهای ۵۰ و ۵۲ بود. درسال ۱۳۸۷ به مناسبت آخرین رونمایی از کتابش در خانه هنرمندان دوستانش در مورد او گفتند. احمد رضا احمدی از دوران دوستی اش با پرویز دوایی گفت که سرآغازش فیلم قیصر مسعود کیمیایی بود. جمشید ارجمند دوایی را شاعری می داند که در قالب شهر فارسی شعر نمی گوید. ابراهیم حقیقی هم نقد درست فیلم را مدیون پزویز دوایی می داند.هوشنگ گلمکانی معتقد است که نسل گذشته او را با نقدهای سینمایی اش می شناسد و نسل امروز با داستان هایش. در سال ۱۳۹۰ درسومین جشن جایزه کتاب سال سینمای ایران از پرویز دوایی تقدیر شد. کتاب هایش لحنی نوستالژیک دارد و ریشه در خاطرات دوران کودکی و البته در ارتباط با سینماست. پرویز دوایی هم اکنون ساکن پراگ است و علاوه بر آثار ترجمه ای، تالیفی در زمینه سینما مجموعه داستان ها و کتاب های دیگری را هم در کارنامه دارد.آثار:باغبازگشت یکه سوارسبز پریایستگاه آبشاربلوار دل شکستهامشب در ستاره سینماتنهایی پر هیاهوسینما به روایت هیچکاک (ترجمه کتاب فرانسوا تروفو)بچه هالیوود (ترجمه زندگینامه رابرت پریش)سرگیجه (ترجمه فیلمنامه سمویل تیلر)استلا (ترجمه کتاب جان دوهاتوگ)
قسمت هایی از کتاب درخت ارغوان

یاروسلاو سایفرت شاعر چک می گوید: جهنم را همه می شناسیم. جهنم روی دو پا راه می رود. ولی بهشت؟ بهشت شاید تنها لبخندی باشد، بر لب هایی که نام ترا زمزمه می کند. و آن لحظه کوتاه سرگیجه آور که از یاد می بری جهنمی هم وجود دارد.

خیابان ها در اکثر ساعات شبانه روز شلوغ است ، سیل جمعیت و انبوه توریست های گذرکننده در این میان اگر پاساژ خلوتی را بیابی ، پناه تو در میان آن همهمه ها می شود.

به راه قصر می رفتیم. یک تکه از راه را باید با قطار شهری طی می کردیم. در ایستگاه تا قبل از رسیدن قطار، یک درخت پرگل درست پشت سر او افتاده بود، درختی انبوه از گل های ارغوانی و دور سر او و گیسوان طلای تیره اش را انگار قاب می گرفت. گفتم کاشکی عکس می گرفتیم. برگشت نگاه کرد و گفت دوربین که نداری. گفتم نه، ولی می شود خوب و سیر نگاه کرد و به ذهن سپرد. نگفتم برای وقتی که شما تنها از کنار این درخت بعدها و در فصل های آینده رد شدی، که این لحظه به یادت بیاید. نگفتم، ولی از نگاهم خواند که باز سایه آن اندوه بر چشم هایش گذر کرد ...

نظر کاربران در مورد "کتاب درخت ارغوان"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

پرویز دوایی بینظیره ، هیچکدوم از کتابهاشو از دست ندید.

1399/06/10 | توسطعلیرضا خسروی
0
|

خوندن نامه‌ها بسیار لذت بخش بود قلم متفاوت پرویز دوایی همراه با طنازی خاص ،پایانی هم که انگار برای این دور تسلسل و به قول آن نویسنده چک <<جنون عصر ما>> وجود نداشته باشد <<که گفت <<انسان گرگ انسان است ... :یاروسلاو سایفرت، شاعر چک، می‌گوید .جهنم را همه می‌شناسیم .جهنم روی دو پا راه می‌رود ولی بهشت؟ ،بهشت شاید تنها لبخندی باشد .بر لب هایی که نام ترا زمزمه می‌کند و آن لحظه کوتاه سرگیجه آور که از یاد می‌بری که جهنمی هم وجود دارد

1399/04/17 | توسطم. حسینی
0
|