1. خانه
  2. /
  3. کتاب انسانگرایی در تفکر اسلامی

کتاب انسانگرایی در تفکر اسلامی

نویسنده: محمد آرگون
پیشنهاد ویژه
3.7 از 1 رأی

کتاب انسانگرایی در تفکر اسلامی

Contribution to the study of Arab humanism in the 4th/10th century
٪30
750000
525000
معرفی کتاب انسانگرایی در تفکر اسلامی
کتاب « انسانگرایی در تفکر اسلامی» نوشته « محمد آرگون» توسط انتشارات طرح نقد منتشر شده است.
اثر حاضر برجسته‌ترین اثر محمد ارگون متفکر نامبردار و نواندیش اسلامی است. ارگون می‌کوشد از طریق پژوهش در بعضی از متون کلاسیک متفکران اسلامی، مانند ابن مسکویه و ابوحیان توحیدی و … که عمدتا به قرن چهارم هجری تعلق دارند، ریشه‌های عمیق گرایش به اوماتیسم و انسان‌گرایی را در فرهنگ اسلامی بازشناسی کند. از نظر این متفکر برجستة اسلامی، انحطاط و شکستگی که گریبان فرهنگ انسان‌گرایانه را در تمدن اسلامی گرفته است باید از منظر جامعه‌شناسانه مورد تدقیق و پژوهش قرار گیرد. کافی نیست بگوییم سلطة مکتب اشعریت بر اعتزال، موجب پژمردن روح فرهنگ اومانیستی در اسلام شده است. پژوهشگران باید به عوامل برون دینی و در هم تنیدة سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و خاصه جهانی شدن، بیشتر از عوامل درون دینی اعتنا و توجه کنند. چنانکه ریشه‌‌های انحطاط روشنگری در تمدن غرب و انجامیدن به پدیده‌های زشت و مصیبت‌بار نازیسم و فاشیسم را نمی‌توان به عقلانیت روشنگری منحصر کرد.
درباره محمد آرگون
درباره محمد آرگون
محمد ارکون(Mohammed Arkoun)) (زادهٔ ۱ فوریه ۱۹۲۸ در بنی ینی – درگذشتهٔ ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۰ در پاریس) از بزرگترین اسلام‌شناسان فرانسه و استاد ممتاز دانشگاه سوربن و از اندیشمندان اسلامی بود. او از طرفداران نوین‌گرایی و انسان‌گرایی اسلامی بود. وی خود را ناقد رادیکالِ سنت اسلامی، ایدئولوژی اسلامی و گفتارِ خاورشناختی سنتی تعریف می‌کرد.
طرح فکری او در رویکرد به اسلام که عبارت بود از تاریخ‌مند دیدن همهٔ متن‌ها و گفتارها و نهادن همهٔ رخدادها در سیاق تاریخی و واسازی دوگانه‌ها و براندازی آن‌ها بیش از طرح‌های دیگر در این باره انقلابی به نظر می‌رسد. او می‌کوشید سنت، متون و تاریخ اسلام را از چشم اندیشمندان رادیکال دوران خود از جمله لوسین فور، فرنان برودل، ژاک لاکان، میشل فوکو، ژاک دریدا، پیر بوردیو، ژاک گودی، کورنولیوس کاستوریادیس و رنه ژرار بخواند. از همین رو بود که آثار او برای خوانندگان عام مسلمان غریب می‌آمد.
ارکون در زمانه‌ای پژوهش دربارهٔ اسلام را آغاز کرد که اسلام‌شناسی در دانشگاه‌های غربی بیشتر در انحصار رشتهٔ اسلام‌شناسی/خاورشناسی سنتی بود. ارکون مطالعات و تحقیقات فیلولوژیک اسلام‌شناسان را بسیار ارج می‌نهاد، اما باور داشت که اسلام‌شناسی نباید در مرزهای زبان‌شناسی تاریخی بایستد. او روش خاورشناسان را از این رو نقد می‌کرد که با اسلام و تاریخ آن برخوردی اروپا محورانه دارند و روش‌هایی را که در مطالعهٔ جوامع غربی و متون یهودی و مسیحی به کار می‌گیرند در پژوهش اسلام کنار می‌گذارند؛ گویی اسلام، متون و جوامع اسلامی تافته‌ای جدا بافته‌اند. او می‌اندیشید روش‌شناسی علوم انسانی، هرمنوتیک و زبان‌شناسی جدید همه باید در مطالعهٔ اسلام اجرا شوند. از این رو، نقد او از خاورشناسی کاملاً متفاوت از نقد ادوارد سعید، از آن بود. ارکون نمی‌کوشید از اسلام هویتی متفاوت از ادیان دیگر بسازد. او خواهان مشارکت مسلمانان در چیزی بود که به باور او عقلانیتی جهانی بود؛ عقلانیتی که به پیروان ادیان گوناگون رخصت می‌دهد بر پایهٔ معیارهایی که به باور او علمی بود، با یکدیگر گفتگو کنند و همدیگر را به شکلی تفاهمی بشناسند.
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب انسانگرایی در تفکر اسلامی" ثبت می‌کند