هرمنوتیک فلسفی که بیشتر با نام هیدگر و گادامر پیوند خورده زمانی برای غریبان طرح شد که آغاز یونانی دیگر واجد نیروهای حیات بخش برای تمدن غربی نبود. هرمنوتیک فلسفی به یک معنا تلاشی برای آغازی نو از طریق آغاز کهن است. برای نو بودن باید کهنگی را تمام قد آزمود. نو همواره از دل کهنه سر بر می آورد و از یک جهت نو شدیدا کهنه است. کهنه به نو اجازه نو بودن میدهد. بنابراین هرمنوتیک در معنای اصیل خود رفت و برگشتی مدام میان کهنه و نو است. اگر ما در دوره ای از تاریخ خود قرار داشته باشیم که همه چیز رنگ فرسودگی و تکرار به خود گرفته و رمقی در جان ها برای از نو آغازیدن وجود نداشته باشد. رفتن به آغاز به قصد فهم پژمردگی امروز ضروری است. این نوشتار تلاشی در جهت نزدیک شدن به آغاز تاریخ خودمان است.
کتاب درآمدی بر هرمنویتیک تاریخمند تشیع