باران من ببار که نسیم شب من آرام است زندگی بر کام است باغها پرشده از عطر بهار و دلم مشتعل از دیدن یار... ابر هم خفته در آغوش من است و به سرمای فراق یاد چشمان تو تن پوش من است یاس اما، تا ابد بیدار است دست مهری به تن دیوار است خوب بنگر خوب من دور ما همهمه ی خوشبختی ست...