«خودنویسم را از آفتاب پر می کنم» حکایت نامه های هشت سال دوری پرویز شاپور از فرزندش کامیار است که برای ادامه تحصیل به تشویق خود او راهی کشور انگلستان شده بود.
این کتاب شامل حرف های صمیمانه پدری است که قصد دارد در زندگی پسرش حضور داشته باشد و نمی گذارد دوری راه بین شان فاصله ایجاد کند.
این نامه های شیرین و پر از طنز و شوخی، از نظر تاریخ معاصر و روند زندگی برخی از هنرمندان آن دوره نیز دارای اهمیت است.
کتاب خودنویسم را از آفتاب پر می کنم