کتاب طاهره،طاهره عزیزم

Tahereh, Tahereh, My Dear
(نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی)
کد کتاب : 5965
شابک : 9789648765373
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 104
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2010
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 14
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب طاهره،طاهره عزیزم اثر غلامحسین ساعدی

"طاهره ،طاهره عزیزم" از "غلامحسین ساعدی"، در واقع مجموعه ی "نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی" است که به صورت یک کتاب به انتشار رسیده است. این نمایش نامه نویس و پزشک ایرانی که از جایگاه رفیعی در میان نویسندگان برخوردار است، در این نامه ها، از دل تنگی و دوری و دلباختگی برای معشوقه اش می نویسد. اما پاسخ "طاهره کوزه گرانی" در برابر این نامه های عاشقانه فقط سکوت است و بس؛ حال این که در پس این سکوت چه نهفته بود و چرا "طاهره" اینهمه سال نامه های "ساعدی" را در کنار بریده ی مطالب روزنامه ها درباره ی او یکجا نگهداری کرده است، سوالی است که پاسخش برای ابد در کنار باقی رازهای این عشق منحصر به فرد، دفن شد. اما چیزی که باقی ماند، مجموعه ای از نوشته های درخشان با احساسات گیراست که در آن عاشق، از تنهایی و مهر و علاقه اش به محبوب، سخن رانده است.
"طاهره ،طاهره عزیزم" آیینه ی عمیق ترین احساسات "غلامحسین ساعدی"، معروف به "گوهرمراد" است که در قالب نثری دلکش و خواندنی به معشوقه اش ابراز داشته و حالا این میراث عاشقانه برای آیندگان برجا مانده است. "طاهره،طاهره عزیزم" که متشکل از چهل و یک نامه ی پر مهر و اشتیاق است، سبب شده تا قصه ی عشق نویسنده، خود به داستانی پرشور همچون حکایت هایی که از قلمش برمی آمد تبدیل شود. دقیقا همچون دیگر آثار نوشته شده به قلم "گوهرمراد"، "نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی" نیز از ارزش فوق العاده بالای ادبی برخوردار است و نمایانگر ژرف ترین عواطف نویسنده در نثری بدون سانسور می باشد.

کتاب طاهره،طاهره عزیزم

غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی (زادهٔ ۲۴ دی ۱۳۱۴، تبریز – درگذشتهٔ ۲ آذر ۱۳۶۴، پاریس) با نام مستعارِ گوهرِ مراد، نویسنده و پزشک ایرانی بود. ساعدی نمایشنامه نیز می‌نوشت و پس از بهرام بیضایی و اکبر رادی از نامدارترین نمایشنامه‌نویسان زبان فارسی به‌شمار می‌رفت.ساعدی در ادبیات و اندیشهٔ سیاسی از پیروان جلال آل احمد به‌شمار می‌رفت؛ و از اوایل تشکیل کانون نویسندگان ایران بدان پیوست.
قسمت هایی از کتاب طاهره،طاهره عزیزم (لذت متن)
طاهره ی عزیزم - سلام این نامه را که می نویسم، آرامش لذت بخشی دارم و مثل ساعات آشتی و دوستی مان، احساس می کنم که با هم مهربان هستیم و هم دیگر را بخشیده ایم- و بی توجه به دیگران تنها از خودمان حرف می زنیم. من این جوری را خیلی دوست دارم. دفعه ی اول نبود که تو با مهربانی با من خداحافظی می کردی. اما دفعه ی اول بود که حس می کردم. آسوده ام، راحت ام و آرامشی که دارم لذت بخش است. و این چند روز دوری با این که با اضطراب خفیفی هم راه بود. به هرحال آما این دقیقه که این کلمات را رقم می زنم باز خود را راحت حس می کنم. برای ام مسلم شده که ما دو تا با تمام حساب ها و پیش آمدها و اتفاقات ناگوار باهم ماندنی هستیم. این مساله برای تو هم ثابت شده. هوای تهران گرمای وحشت ناکی دارد. از هواپیما که پیاده شدم به نظرم آمد که داخل کوره ی آجرپزی شدم. تا ۴۸ ساعت تمام نتوانستم بخوابم. گرمای وحشت ناکی بود. و من حال خوشی نداشتم. روز یک شنبه از خانه بیرون رفتم و با حال بدتری برگشتم. پنکه و کولر و یخچال نمی توانند تخفیفی در حال آدم به وجود آورند. سرت را درد نیاورم. این هفته را همه اش دنبال کارهای خصوصی ام بودم. دوندگی های بی مزه. کتاب ام را به ناشر دادم و قبول شد. با این که قرارمدارش را نبسته ام ولی آگهی اش را منتشر کرده اند. نمایش نامه ام در حال تمرین است. چه قدر دل ام می خواست که اینجا بودی و این کار را می دیدی. عکس هایی که برای ام گرفته بودی همه اش به درد خورد. دکور قشنگی خواهد داشت. بازی ها تا حدودی خوب است. نمایش نامه ی کوتاه دیگری برای هنرهای زیبای کشور نوشتم که باز قبول شده است. به هر حال این هفته را با گرما و دوندگی های کوچک به سر رسانده ام و حالا که روز چهارشنبه است و توی مطب نشسته ام این نامه را برای ات می نویسم. نامه هایی که قرار بود بفرستم می خواهم بسته بندی کنم و توسط پست و یکجا بفرستم. کتاب دیگرم (امریکا امریکا) این هفته منتشر خواهد شد. با دو کتاب دیگر برای ات خواهم فرستاد. فعلا حضرت اخوی کمی قرض بالا آورده و در این دوره ی بی پولی باید ترتیب این ها را هم داد. امیدوارم که حال ات خوب و مناسب باشد و چیزی که می خواستم بگویم از تو می خواهم به هر ترتیبی که شده حتما برای ام نامه بنویسی. من که تصمیم قطعی دارم نامه ها را قطع نکنم.