کوتاه و کم و در عین حال درخشان و عمیق
خشن اما اغلب بسیار زیبا. . . ظریف، خوددار.
او پیش از این برای خودش آپارتمانی را در امتداد مسیر تردد حومه ی شهر انتخاب کرده بود قرار بود ظرف یک ماه وقتی آن خانه خالی شد به آنجا نقل مکان کند. در مورد من اما آن زمان هنوز نمیتوانستم به این فکر کنم که قرار کجا بروم هنوز ته دلم تصمیمش را باور نکرده بودم. آیا این وجود نداشت که همین فردا صدای خنده اش را بشنوم که می گوید تمام اینها جوکی بیش نبوده؟ پس چرا باید نگران این باشم که قرار است کجا زندگی کنم؟