1. خانه
  2. /
  3. کتاب زنی که عاشق نور بود

کتاب زنی که عاشق نور بود

4.25 از 2 رأی

کتاب زنی که عاشق نور بود

Territory of Light
انتشارات: نودا
ناموجود
50000
معرفی کتاب زنی که عاشق نور بود
بهار است و زنی جوان که همسرش او را ترک کرده، زندگی تازه ای را در آپارتمان جدیدی در شهر توکیو آغاز می کند. زنی که عاشق نور بود طی یک سال داستان زندگی این زن را دنبال می کند. او در تلاش است تا دختر دو ساله اش را تنها بزرگ کند. خانه ی جدیدش از بارقه های نور پر است و حتی دیدن را برای اون دشوار کرده اما هر چه نور خانه بیشتر می شود، او بیشتر خود را در تاریکی غوطه ور می بیند. ماه ها می آیند و می روند او باید با چیزی که از دست داده و چیزی که به آن بدل شده رو به رو شود.
نحوه ی شروع داستان هم در نوع خود قابل توجه است. مادری که تازه جدا شده به همراه دختر کوچولویش چهار طبقه را طی کرده و خود را در آپارتمانی می بیند که سرتاسرش از پنجره تشکیل شده و نور خورشید، کل روز خانه را پر می کند. نور همه جا هست؛ حتی در جاهای غیرمنتظره مثل برج های آب بالا پشت بام و آتش کارخانه ی مواد شیمیایی. آنچنان که زندگی این زن بدون نام با نور پر شده، گوینده خودش را هر روز تاریک و تاریک تر می بیند. او با افسردگی و نوشیدن زیاد الکل و بدرفتاری و حتی گاهی ترک کردن دخترش دست و پنجه نرم می کند و بی بند و بار شده و اغلب با شوهر سابقش می جنگد.
رمان زنی که عاشق نور بود اثر یوکو تسوشیما که در فضایی لطیف و مجروح و درخشان و بی سامان نوشته شده، داستان متارکه، هوس و تغییر شکل است. این رمان ابتدا به صورت دوازده قسمت به زبان ژاپنی در مجله ی گانزو به چاپ رسید که هر قسمت به صورت ماهانه منتشر شده و هر فصل نمایانگر ماه های سال در زمان واقعی انتشار بود.
ویژگی های کتاب زنی که عاشق نور بود
  • نامزد دریافت جایزه ی Kirkus سال ۲۰۱۹
  • برنده ی جایزه ی بهترین کتاب ترجمه شده آمریکا سال ۲۰۲۰
  • برنده جایزه ترجمه Lindsley and Masao Miyoshi
نکوداشت های کتاب زنی که عاشق نور بود

این رمان که شکوهمندانه توسط جرالدین هارکورت به انگلیسی بازگردانی شده و به نظر می رسد که با رمان های مادرانه معاصر در خطی موازی قرار دارد وهم الهامات عمیق و هم ارتباط شکیبایانه ی بینش آن را ارائه می نماید. تسوشیما از نثری چنان ساده وشفاف برای نگارش بهره می برد که حتی جزییات پیش پا افتاده هم از سرزندگی برخوردارند. داستانی که جستجوگرانه حیات زنان را بدون احساساتی شدن و ترحم برای خود، بررسی می کند.

New York Times Book Review

دستاوردی رسمی و تکان دهنده؛ این کتاب به وسیله ی نیروی تصاویرش کنار هم نگه داشته شده است. اما جملات نیز از تنش بین تعلق خاطر رمان به مرگ و آرزوی راوی اش برای ادامه ی زندگی اش، قدرت ظریف خود را بیرون می کشند.

New Yorker

اندک و در عین حال پیچیده و سودازده، از نوعی عدم وابستگی زمانی برخوردار است.

Boston Globe

دوست داشتنی، سودازده، نثر تسوشیما بسیار باشکوه و ارزش کش و قوس پیرامون آن را دارد. هر فصل مانند مرواریدی ظریف و جامع یا قطره ی آبی کامل و ماهرانه بیان شده است.

Kirkus Reviews

مادری جوان و تنها در این رمان مطبوع و آگاه کننده ی تسوشیما که یکی از موثرترین چهره های فمنیسم در ادبیات ژاپن است، با زندگی روبرو می شود.همزمان بی رحم و لطیف، تصویرسازی تسوشیما از محدودیت ها و لذت های مادرانگی، افسون کننده است.

Publishers Weekly

زنی که عاشق نور بود دوازده قصه ی به هم پیوسته از شهر است و تا حد روزمرگی ریز می شود -پیدا کردن یک آپارتمان، کشف محل چکه کردن، سر زدن به پارک- اما در دستان تسوشیما، این موارد به شفافیتی فریبنده و درخشان می رسند. داستانی کوتاه و قدرتمند که هرجایی در حوالی لذت و عذاب وجدان والدین مجرد کمین می کند.

Guardian

یوکو تسوشیما یکی از مهم ترین نویسندگان ژاپنی در نسل خودش محسوب می شود.

New York Times
قسمت هایی از کتاب زنی که عاشق نور بود

از پشت جلد کتاب می خوانیم: همان طور به پرسه زدن ادامه می دادم و با خودم فکر می کردم که چطور بیشتر این آدم ها نویسنده های مشهوری بودند که مدام کتاب هایشان را به هم تقدیم می کردند. بیشتر بچه هایی که روزها با سروصدا، آن اطراف می دویدند و بازی می کردند، شعرها و داستان هایی داشتند که والدینشان به آن ها تقدیم کرده بودند و می توانستم حدس بزنم که فقط بعضی هایشان آن کتاب ها را خوانده بودند. مثل زن های مسنی که هر شب بعد از شام ساعت ها با هم حرف می زدند. می دانستم که بجز تعداد خیلی کمی از آن ها دیگر به عنوان دخترهایی جذاب با کفش های پاشنه بلند، تحت اسامی مثل دال. واو یانون یا حتی اسم کوچکشان در کتاب ها یاد نمی شد. البته گاهی هم قضیه برعکس بود و گاهی هم زن ها در کتاب هایشان از مردها با پوشش معماوار حروف اول اسمشان یاد می کردند. ولی این مورد آخر کمتر اتفاق می افتاد. طبق یک قانون نانوشته این مردها همگی ناراحتی مزمن معده داشتند و در اتاق غذاخوری از رژیم های خاصی پیروی می کردند. بعضی شب ها هم می رفتم پستخانه، به این امید که خط مسکو باز باشد و بتوانم به لیدا اسنگینا تلفن کنم. اما تلفن ها اغلب اشغال بودند. فقط در صورتی می توانستی با اطمینان تلفن کنی که از روز قبلش نوبت می گرفتی، لیدا زن جوانی بود که در مسکو ملاقات کردم. آن روز غم انگیزی هم که مسکو را به سمت ریگا ترک کرده بودم، با من به ایستگاه قطار آمده بود. قبل از حرکت قطار، روی سکوهای خیس از باران قدم زدیم. زوج های مسافر زیادی توی ایستگاه بودند. او درحالی که سعی می کرد به چشم های من نگاه نکند، گفته بود برایش سخت است که با خارجی ها وقت بگذراند. بخصوص خارجی های اهل کشورهای خیلی دور.

نظر کاربران در مورد "کتاب زنی که عاشق نور بود"
3 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتاب پر از غلط‌های نگارشی و ایرادات ویرایشی بود اما در کل کتاب قشنگیه.

1401/06/12 | توسطشقایق رضازاده
0
|

خیلی کتاب قشنگ و دوست داشتنی ای بود. ادبیات ژاپنی رو به خاطر وسیع بودنش و طبیعتی که توش جاری هست خیلی دوست دارم.قلم روونی داره.هر بخش شروع متفاوتی داره.خسته کننده نیست.برای من مشکلات مادر و لحنی که پیش گرفته بود کاملا در تضاد بود و این برام خیلی جذاب بود و لذت بردم.

1401/04/25 | توسطشادی - کاربر سایت
0
|

اسپویل 🚫 . . . بی مسئولیتی مادر و پدر داستان خیلی باعث عصبانیت میشه . بخصوص مادره اسم کتاب ب نظر ارامش بخش میاد ولی واقعا رو مخ بود داستان 🤨😖

1400/07/26 | توسطلطفی
2
|