مثل همیشه، سبک نگارش کاواباتا، لحنی غزل گونه و فلسفی دارد.
تأملی شعرگونه بر تم های جنسیت و مرگ.
زیبا و درعین حال هراس انگیز، و بسیار شاعرانه.
زشتی ها به دلیل عدم زیبایی چهره و اندام زنان نبود؛ بلکه سرگذشت غم انگیز و زندگی پرانحراف آن ها، چهره ای زشت و نامقبول به آن شب ها می بخشید.
دخترک یک عروسک زنده نبود. پیرمرد به خوبی می دانست که عروسک زنده وجود ندارد. ولی برای او که در واقع دیگر تمایلات مردانه نداشت، می توانست بازیچه ای زنده به شمار آید؛ نه، بازیچه نه، آن دختر برای پیرمردهایی چون او می توانست تجسم کاملی از حیات باشد. جلوه ای از حیات که می توان آن را با اطمینان لمس کرد.
به نظر می رسید در بدن دختران جوان غمی وجود دارد که مردان پیر را به خود می خواند و اشتیاق به مردن را در آن ها بر می انگیزد... شاید اگوچی تنها کسی بود که این احساس را داشت.
در این مطلب می خواهیم با برخی از بزرگترین نویسندگان ژاپنی بیشتر آشنا شویم
در سال 1968، کاواباتا به اولین نویسنده ی ژاپنی تبدیل شد که برنده ی «جایزه ی نوبل ادبیات» شده است.
ادبیات این سرزمین بسیار وسیع، نمایانگر وجوه مختلفی از زندگی مردم ژاپن، ابزاری برای قدردانی از سنت ها و همدلی آن ها با طبیعت است
تقلید مارکز از این داستان به هیچ وجه غنای اثر اصلی رو نداره.زبان شاعرانه کاواباتا بی نظیره.
سبک کاواباتا تقلید ناپذیری👍
داستان جوری هست که ممکنه مورد پسند همه نباشه. من زیاد از خوندن داستان لذت نبردم.
حالا کاملا مطمئن شدم که کتاب "خاطرات روسپیان سودازده من" که به قلم توانای گابریل گارسیا مارکز نوشته شده رو به این کتاب ترجیح میدم . کتاب مارکز از لحاظ بار معنایی ،غنیتر بود و مفاهیم و مطالب کتاب ملموستر و واقعیتر بودند
داستان اصلی کتاب که به فیلم جنایات آینده کراننبرگ هم بی شباهت نیست به اصالت مرد و انجام کار درست میپردازه دست تمثیلی از وجود زن و تاثیرش بر مرد و وابستگی ارتباط این دو همچون یونگ که میگه مرد باید دنبال زنانگی در خودش باشه نه بیرون و بالعکس
عمیق و لایه ای👌
به نظر من اصلا کتاب خوبی نبودش ، کتاب سه داستان کوتاه داره و این خلاصه ای که هما جا ازش هست مربوط به داستان سومه که اسمش خانه خوبرویان خفته است . و اینکه این کتاب برنده نوبل نشده ، نوبل به کلیه اثار یک نویسنده تعلق میگیره نه یک کتاب
سلام، شما درست میفرمایید ولی الزاما اینطور نیست که نوبل به همه آثار یک نویسنده تعلق بگیره مثل کنوت هامسون که نوبل رو برای نگارش اثر حماسی میوههای زمین دریافت کرد.
ببخشید ترجمه کیومرث پارسای رو میارین ؟
پارسای بدترین مترجم ایران
کتابی متفاوت با داستانهایی خاص