1. خانه
  2. /
  3. کتاب شازده احتجاب

کتاب شازده احتجاب

3.81 از 8 رأی

کتاب شازده احتجاب

Prince Ehtejab
انتشارات: نیلوفر
٪5
145000
137750
معرفی کتاب شازده احتجاب
کتاب شازده احتجاب، رمانی نوشته ی هوشنگ گلشیری است که نخستین بار در سال 1969 وارد بازار نشر شد. در اواسط دهه ی 1920 و در خانه ای رو به ویرانی، آخرین بازمانده از خانواده ای اشرافی به خاطر ابتلا به بیماری سل به شکلی تدریجی در حال نزدیک شدن به مرگ است. دامنه ی قدرت و نفوذ این شازده ی سالخورده، اکنون به خانه اش تقلیل یافته؛ خانه ای که در آن، حسرت شکوه و عظمت نیاکان شازده دست از سر او برنمی دارد. این شخصیت به یاد ماندنی که مدام بین واقعیت و توهم در گذار است، در بخش هایی از زندگی لذت طلبانه و اغلب بی رحمانه ی اجداد خود غرق می شود. خویشاوندانی که مدت ها از مرگشان می گذرد و اکنون تنها در قاب عکس های اطراف دیده می شوند، در ذهن سودازده ی شازده جان می یابند و او را تهدید می کنند. اما با در هم تنیدن این تصاویر و خاطرات مبهم، خیلی زود مشخص می شود خاطره ی همسر شازده یعنی فخرالنسا است که بیشتر از هر چیز او را آزار می دهد.
درباره هوشنگ گلشیری
درباره هوشنگ گلشیری
هوشنگ گلشیری (زادهٔ ۲۵ اسفند ۱۳۱۶ در اصفهان – درگذشتهٔ ۱۶ خرداد ۱۳۷۹ در تهران) نویسندهٔ معاصر ایرانی و سردبیر مجلهٔ کارنامه بود. مورّخان ادبی وی را از تأثیرگذارترین داستان‌نویسان معاصر زبان فارسی دانسته‌اند.

او با نگارش رمان کوتاه شازده احتجاب در اواخر دههٔ چهل خورشیدی به شهرت فراوانی رسید. این کتاب را یکی از قوی‌ترین داستان‌های ایرانی خوانده‌اند.

گلشیری کارش را با آموزگاری در روستاها و سپس‌تر در اصفهان آغاز کرد. از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به دعوتِ بهرام بیضایی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران استادی کرد. پس از انقلاب با تشکیل جلسات هفتگی داستان‌خوانی و نقد داستان از سال ۱۳۶۲ تا پایان عمر خود نسلی از نویسندگان را پرورش داد که در دههٔ هفتاد خورشیدی به شهرت رسیدند. او همچنین عضو کانون نویسندگان ایران و از بنیانگذاران حلقه ادبی جُنگ اصفهان بود.
ویژگی های کتاب شازده احتجاب
  • در فهرست برترین آثار داستانی ایران
  • فیلمی با همین نام بر اساس این کتاب ساخته شده است.
نکوداشت های کتاب شازده احتجاب

به هیچ صورت نمی توان قدرت نویسندگی گلشیری را انکار کرد.

Glasgow Herald

گلشیری یکی از اولین نویسندگانی بود که برای به تصویر کشیدن انحطاط طبقه ی اشراف در ایران، از تکنیک های ادبی مدرن استفاده کرد.

Fantastic Fiction
قسمت هایی از کتاب شازده احتجاب

وقتی آدم به تاریکی نگاه می کند، به آنجا، می داند که چه چیزها ممکن است باشد، اما نمی داند چه ها می گذرد. برای همین است که در تاریکی خیلی خبرهاست.

انتخاب هر چه بی دلیل تر باشد، بهتر است. کسی که برای کشتن یک آدم دنبال بهانه می گردد، هم قاتل است و هم دروغگو، تازه دروغگویی که می خواهد سر خودش کلاه بگذارد. اگر خواستی بکشی، دلیل نمی خواهد. باید سر طرف، سینه ی طرف را هدف بگیری و ماشه را بچکانی، همین.

چرا پیرها همه اش لب ایوان می نشینند، یا لب حوض؟

مقالات مرتبط با کتاب شازده احتجاب
مسیر شکل‌گیری ادبیات مدرن ایران
مسیر شکل‌گیری ادبیات مدرن ایران
ادامه مقاله
اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟
اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟

به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند

نظر کاربران در مورد "کتاب شازده احتجاب"
25 نظر تا این لحظه ثبت شده است

وقتی این کتابو با آخرین کتابی که خوندم یعنی برادران کارامازوف مقایسه میکنم با کمال احترام چیزی جز مزخرف محض نمیتونم بگم! شما نمیتونید دو خط پشت سرهم معنی دار تو این کتاب پیدا کنید این سبک واقعا حوصله سربره! نمیدونم چرا باید اینجور کتابی معروف شه شاید سلیقه من به اینجور نگارش و سبکی نخوره

1403/08/04 | توسطشهاب - کاربر سایت
3
|
پاسخ ها

کاش قبل اینکه نظر بدید ذره ای تحقیق داشته باشید. کتابی که برای ژانر رئالیست قرن ۱۹ رو با کتاب مدرنیستی جریان سیال ذهن مقایسه می‌کنید؟ اصلا این دو تا مگه قابل مقایسه ان؟ اینکه شما داستانو نفهمیدی دلیل نمیشه مزخرف باشه.

1403/09/22|توسطمروه فرهنگ
0

سبک سیال ذهن سبک مورد علاقه ام نیست اما این کتاب ، کتاب جالبی بود . از اونا بود که باید کاملا حواستو بهش بدی و حتی گاها باید برگردی به عقب تا بفهمی الان این جمله اش زمان حال بود یا زمان گذشته بود . درکل ذهن آدمو خیلی درگیر خودش میکنه و محتواش هم داره از زوال یک فرد میگه...

1403/07/01 | توسطنسترن نجفی
2
|

کتاب جالبی بود اول که شروعش کردم کمی دلسردم کرد اما همین که بیشتر پیش رفتم داستان برایم جذاب‌تر شد و احتمالا برای فهم بهتر یکبار دیگه مطالعه اش کنم.

1403/06/09 | توسطیک نفر - کاربر سایت
1
|

واقعا ذات استبدادی در بطن بسیاری از مردم ایران فی نفسه هست و از خواندن همین کامنت‌ها این موضوع را می‌توان فهمید ! یک آدم بی سواد آمده و با خط و نشان کشیدن می‌گوید از این کتاب خوشم نیامد و باید این کتاب را... نکته‌ی بعدی درباره چاپ این کتاب است که بد نیست گفته شود ، نشر نیلوفر که به برچسب چسباندن بروی قیمت کتابهایش مشهور است ، بدترین نوع کاغذ و جلد را برای این اثر برجسته ، انتخاب کرده که واقعا جای تاسف دارد...

1403/06/02 | توسطبابک هدایی
6
|

برای خواندن این اثر زیبا باید کمی از نوع نگارش و ژانر نوشتاری گلشیری مطلع بود تا دلسرد و خسته نشید. گلشیری با همین شیوه‌ی نگارش و پرش‌های به عمدِ زمانی ، از عهده‌ی بیان مطلب و داستان بر آمده است. اگر چه این شکل از داستان‌نویسی ( سیال ذهن) سال‌هاست که بین نویسندگان بزرگ دنیا مرسوم است .

1403/06/01 | توسطفرزان خزایی
0
|

کتابش رو تازه خوندم جالب بود داستانش مخصوصا این جمله رو خیلی دوست داشتم که میگه... وقتی آدم به تاریکی نگاه می‌کند، به آنجا، می‌داند که چه چیزها ممکن است باشد، اما نمی‌داند چه‌ها می‌گذرد. برای همین است که در تاریکی خیلی خبرهاست

1403/05/14 | توسطبهزاااد - کاربر سایت
1
|

من کتاب رو دوست نداشتم و نصفه رها کردم، چون داستان مورد علاقه‌ی من نبود.

1403/02/11 | توسطلی لی - کاربر سایت
0
|

درود. کتاب شازده احتجاب میتونس خیلی از نظر پرداخت به موضوع بهتر گفته بشه، یعنی خیلی پرش‌های زمانی داره، موضوعش قشنگه ولی جذبش نمیشی.

1402/10/22 | توسطمریم مولوی
3
|

اصلا توصیه نمیکنم خیلی متنش پرش داره و نسخه ای من خوندم خیلی مبتذل بود

1402/10/04 | توسطشیوا - کاربر سایت
5
|
پاسخ ها

نسخه شما مگه کتاب ترجمه شده همه نسخش همینه😂

1402/12/29|توسطکاربر سایت
7

این کتاب رو بخونید ک ازش لذت ببرید همین

1402/08/30 | توسطآزاد - کاربر سایت
4
|

نمی‌دونم چرا این کتاب باید جزو ده رمان برتر ایرانی باشد . از هیچ چیزش خوشم نیامد .

1402/06/09 | توسطمجید مهاجر - کاربر سایت
14
|
پاسخ ها

چرا فکر میکنید هر کتابی که شما دوست ندارید نمیتونه جز رمان‌های برتر باشه

1402/07/24|توسطHadi.Abd
43

لطف کنید در مورد چیزی که اطلاعی ازش ندارید نظر ندید.

1402/11/22|توسطکاربر سایت
4

نمی‌دونم چرا این کتاب باید جزو ده رمان برتر ایرانی باشد . از هیچ چیزی خوشم نیامد .

1402/06/09 | توسطمجید مهاجر - کاربر سایت
5
|

بسیار کتاب خوب و دوست داشتنی ای هست.کسایی که به کتاب‌های سیال و روایی علاقه دارن واسشون مناسبه. این کتاب،کتابِ ۶۰۰مین کتاب لیستم بود. دوست داشتم ۶۰۰ مین کتابی که میخونم با شازده احتجاب تمام شه چون پیشنهاد مامانم بود. و بسیار خوشحالم💙مخصوصا چون مربوط به فرهنگ ایرانی هست.

1402/04/07 | توسطپری روی نوروزی پور - کاربر سایت
19
|
پاسخ ها

چه مادر فرهیخته ای ... مثل بسیاری از مادران ایرانی.

1402/08/27|توسطاشکانن - کاربر سایت
9

فصل امتحاناته. برو سر درس و مشقت و یاد بگیر تو کاری که بهت ربط نداره نظر و دخالت نکنی. من این جق رو دارم بعد از خوندم کتاب، نظرم رو بگم و وقتم رو با دهن به دهن شدن با امثال شماها هدر ندم.

1402/03/17 | توسطمیلاد
4
|
پاسخ ها

این حق رو داری ولی این جق رو نداری،،برو تصحیح کن

1402/03/21|توسطسامان - کاربر سایت
15

جق با شماست درست میگید من اشتباه کردم که نقد شمارو نقد کردم

1402/03/29|توسطکـافکـا
4

از درگیری ذهنی شما روی یک اشتباه تایپی بنده کاملن مشخصه که سطح دیدگاه فکری شما دقیقن کجاست.

1402/04/16|توسطمیلاد
10

کتاب رو باید نخونده آتیش زد. شخصیت پردازی‌های ضعیف. موضوع و داستان چرت و پرت محض. عادت ندارم از چیزی که خوشم نمیاد الکی تعریف کنم حتا اگه بهترین چیز توی دنیا باشه. من کاری با نظرات دیگران ندارم دیگران هر طور دوس دارن می‌تونن نظرشونو بیان کنن. این کتاب تو عصر ما چیزی برای ارائه دادن نداره. وقتتون رو با خوندش هدر ندید.

1402/02/22 | توسطمیلاد
12
|
پاسخ ها

اونی که نخونده آتیش میزد چنگیز بود متاسفانه خیلی دیر بدنیا اومدی وگرنه دوستای خوبی واسه هم میشدین

1402/02/26|توسطامید
62

دوران این جور حرفا تموم شده اونی کتابارو نخونده آتیش میزد چنگیز بود حیف که خیلی دیر بدنیا اومدی وگرنه دوست خوبی برای چنگیز می‌شدی

1402/02/27|توسطامید
14

بچه جون اندازه قد تو کتاب خوندم. اون نویسنده هایی که برای تو خدا و بزرگن، برای من پشیزی ارزش ندارن. چون من یاد گرفتم ادا در نیارم. خودمو پشت اسم نویسنده‌های به ظاهر بزرگ قاییم نکنم. شاید این کتاب برای تو خوب باشه، این نشون از دنیای کوچیک و سطحی نگری تو داره. تو می‌تونی این کتابو دوس داشته باشی ولی من مجبور نیستم ادای تورو در بیارم. فرق منو تو با هم همینه. کتابی که با پتک، ذهن تو به لرزه در نیاره کتاب نیست. یه مشت دیالوگای ساده س که به اسم کتاب به خوردت دادن.

1402/03/01|توسطمیلاد
4

منم نگفتم کتاب خوبی هست یا نه گفتم کتاب واسه آتیش زدن نیست بهتره بجای ی چیز دیگه رو بجای آتیش زدن انتخاب کنی

1402/03/08|توسطامید
16

منم نگفتم کتاب قَویی هستش گفتم دوران کتاب سوزی تموم شده شما که اندازه قد من کتاب خوندی اول متنی که من نوشتم رو قشنگ بخون ببین چی نوشتم بعد ادای کتابخونا رو در بیار

1402/03/08|توسطامید
6

شما که خیلی کتابخونی و هم قد من کتاب خوندی حداقل متن رو با دقت میخوندی... من نگفتم که کتاب عالیه و جای حرف نداره گفتم کتاب برای سوزاندن نیست شما و فکر میکنم دنیای شما کوچک و سطحی باشه که هر کتابی رو خودتون دوست ندارید رو می‌خواین آتیش بزنید ...

1402/03/08|توسطامید
6

سلام و درود دربار‌ه‌ی این کتاب حق با این دوست عزیزمونه. متاسفانه این اثر فقط یه مشت تکنیک رواییه که یه داستان کاملا معمولی روش سوار شده. البته تکنیک‌ها واقعا جالبه اما خود داستان واقعا چیز عجیب و خاصی برای ارائه نداره. موفق باشید

1402/05/20|توسطکاربر سایت
2

شما میشه اسم یک کتاب که خوشت میاد وبا پتک میکوبه تو سرت رو بگی لطفا ممنون

1402/12/29|توسطکاربر سایت
0

اونی نخونده آتیش میزد عرب بود و تازی. 😤 حالا برو تصحیح کن امید! تا تصحیح‌ت نکردم.

1403/05/24|توسطجولز - کاربر سایت
0

کتاب شازده احتجاب داستان بلندی است نوشته‌ی هوشنگ گلشیری، داستان‌نویس فقید ایرانی. این کتاب اولین‌بار در سال 1348 منتشر شد. این داستان بلند که نقطه‌ی عطفی است در داستان‎نویسی معاصر ایران، تاکنون به زبان‌های مختلفی ترجمه شده است. گلشیری هنگامی این رمان را نوشت که عضو مهم و فعال جُنگ اصفهان (یک حلقه‌ی ادبی) بود. او ابتدا داستان را برای اعضای این جنگ از جمله ابوالحسن نجفی خواند. شازده احتجاب درباره‌ی یک بازمانده از خاندان قجری است که حالا تنها در یک عمارت بزرگ زندگی می‌کند. این شازده که فرزندی هم ندارد، تمام خدم و حشم عمارت را بیرون کرده و با بیماری‌ای که دارد جانش را می‌گیرد، تنها مانده. دوران فر و باشکوه بودن قجرها گذشته و همه‌چیز از دست رفته است. تنها کسی که به شازده سرمی‌زند، «مراد» است. پیشکاری که هرازگاهی به عمارت می‌آید و خبر مرگ یک آشنای شازده را به او می‌دهد. شازده اما درگیر خاطرات و زندگی گذشته‌اش با همسرش «فخرالنساء» و خدمتکار او «فخری» است.

1401/07/10 | توسطسروش کاکاوند
18
|

اگر به جریان سیال ذهن و پرش‌های زمانی علاقه دارید کتاب خوبی هست من خوشم نیومد

1401/06/14 | توسطImfarza
8
|

دیگه بعد از این کتاب هرجا اسم جریان سیال ذهن رو بشنوم فرار میکنم نمیدونم شایدم سلیقه من نبود در کل کتاب مناسب دوران ما نیست

1401/04/22 | توسطمحمدجواد رضائی
9
|

کتاب کاملا خسته کننده و بسیار کسل کننده ای بود🤮🤮🤮

1400/12/25 | توسطسیدمحمد هاشمی
12
|

نقدی جدی و قابل تامل بر فرهنگ ایرانی ... پیشنهاد میکنم بعد از این کتاب ، فیلم شطرنج باد کیانوش عیاری رو هم ببینید ... این دو مکمل هم اند .

1400/10/11 | توسطاشکان نعمت زاده
3
|
پاسخ ها

فیلم شطرنج باد ساخته محمدرضا اصلانی هست

1400/11/02|توسطآرش ایجاد
12

بله آرش جان، حق باشماست.سپاسگزارم از تصحیح شما

1402/08/27|توسطاشکان نعمت زاده - کاربر سایت
0