کتاب شازده احتجاب

Prince Ehtejab
کد کتاب : 1531
شابک : 978-9644481376
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 118
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 1969
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 20
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

در فهرست برترین آثار داستانی ایران

فیلمی با همین نام بر اساس این کتاب ساخته شده است.

معرفی کتاب شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری

کتاب شازده احتجاب، رمانی نوشته ی هوشنگ گلشیری است که نخستین بار در سال 1969 وارد بازار نشر شد. در اواسط دهه ی 1920 و در خانه ای رو به ویرانی، آخرین بازمانده از خانواده ای اشرافی به خاطر ابتلا به بیماری سل به شکلی تدریجی در حال نزدیک شدن به مرگ است. دامنه ی قدرت و نفوذ این شازده ی سالخورده، اکنون به خانه اش تقلیل یافته؛ خانه ای که در آن، حسرت شکوه و عظمت نیاکان شازده دست از سر او برنمی دارد. این شخصیت به یاد ماندنی که مدام بین واقعیت و توهم در گذار است، در بخش هایی از زندگی لذت طلبانه و اغلب بی رحمانه ی اجداد خود غرق می شود. خویشاوندانی که مدت ها از مرگشان می گذرد و اکنون تنها در قاب عکس های اطراف دیده می شوند، در ذهن سودازده ی شازده جان می یابند و او را تهدید می کنند. اما با در هم تنیدن این تصاویر و خاطرات مبهم، خیلی زود مشخص می شود خاطره ی همسر شازده یعنی فخرالنسا است که بیشتر از هر چیز او را آزار می دهد.

کتاب شازده احتجاب

هوشنگ گلشیری
هوشنگ گلشیری (زادهٔ ۲۵ اسفند ۱۳۱۶ در اصفهان – درگذشتهٔ ۱۶ خرداد ۱۳۷۹ در تهران) نویسندهٔ معاصر ایرانی و سردبیر مجلهٔ کارنامه بود. مورّخان ادبی وی را از تأثیرگذارترین داستان‌نویسان معاصر زبان فارسی دانسته‌اند.او با نگارش رمان کوتاه شازده احتجاب در اواخر دههٔ چهل خورشیدی به شهرت فراوانی رسید. این کتاب را یکی از قوی‌ترین داستان‌های ایرانی خوانده‌اند.گلشیری کارش را با آموزگاری در روستاها و سپس‌تر در اصفهان آغاز کرد. از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به دعوتِ بهرام بیضایی در د...
نکوداشت های کتاب شازده احتجاب
There is no denying the power of Golshiri’s writing.
به هیچ صورت نمی توان قدرت نویسندگی گلشیری را انکار کرد.
Glasgow Herald

Golshiri was one of the first writers to apply modern literary techniques to depict the demise of the Iranian aristocracy.
گلشیری یکی از اولین نویسندگانی بود که برای به تصویر کشیدن انحطاط طبقه ی اشراف در ایران، از تکنیک های ادبی مدرن استفاده کرد.
Fantastic Fiction

قسمت هایی از کتاب شازده احتجاب (لذت متن)
وقتی آدم به تاریکی نگاه می کند، به آنجا، می داند که چه چیزها ممکن است باشد، اما نمی داند چه ها می گذرد. برای همین است که در تاریکی خیلی خبرهاست.

انتخاب هر چه بی دلیل تر باشد، بهتر است. کسی که برای کشتن یک آدم دنبال بهانه می گردد، هم قاتل است و هم دروغگو، تازه دروغگویی که می خواهد سر خودش کلاه بگذارد. اگر خواستی بکشی، دلیل نمی خواهد. باید سر طرف، سینه ی طرف را هدف بگیری و ماشه را بچکانی، همین.

چرا پیرها همه اش لب ایوان می نشینند، یا لب حوض؟