نیک خودش را خیلی خوش شانس تصور نمی کرد، هر چند که بعضی ها می گفتند او خوشبخت ترین مرد دنیاست. چند مرد دوست دارند در موقعیت او باشند؟ او یک ستاره بود.
او می توانست هر زنی را که می خواست داشته باشد. مردم به لطیفه های او می خندیدند، بهترین میزهای رستوران متعلق به او بود. به هر جا که وارد می شد، جشن می گرفتند. او همیشه مورد ستایش قرار می گرفت. اما این کافی نبود. او لورن را نداشت. مشکل این بود که همه چیز داشت و با این همه می دانست که فردا همه چیز محو خواهد شد. چرا او شاد نبود؟ چون با زنی زندگی می کرد که عاشقش نبود و باعث می شد از درون احساس پوچی کند و...