بئاتا استاوارسکا در "زبان شناسی سوسور"، بررسی مجدد معاصر اثر پیشگامانه فردیناند دو سوسور، "دوره زبانشناسی عمومی" را ارائه میدهد. این متن اولین بار در سال 1916 بر اساس سخنرانیهای سوسور منتشر شد و پایههای ساختارگرایی را بنیان گذاشت و مطالعه زبانشناسی را متحول کرد و بر حوزههایی بسیار فراتر از نظریه زبان، از جمله فلسفه، انسانشناسی و نشانهشناسی تأثیر گذاشت. استاوارسکا میراث سوسور را مجددا مرور میکند و مشارکتهای او را در زمینه تحولات نظریه زبانشناختی، فلسفه و پدیدارشناسی که در قرن گذشته رخ داده است، بررسی میکند. کتاب استاوارسکا تأثیر ایدههای سوسور را ردیابی میکند و تحلیلی عمیق از نظریههای زبانشناختی او و تأثیر متعاقب آنها بر ساختارگرایی و پدیدارشناسی ارائه میدهد. او بررسی میکند که چگونه تمایز سوسور بین زبان (نظام زبان) و آزادی مشروط (کنشهای گفتاری) تحولی در مطالعه زبان ایجاد کرد و راه جدیدی برای درک معنا و ارتباط به وجود آورد. این کتاب همچنین در زمینه تاریخی و فکری که در آن ایدههای سوسور ظهور کرده است، نگاهی جامع به ریشههای فلسفی او و رابطه آنها با ساختارگرایی و تفکر پدیدارشناختی ارائه میکند. استاوارسکا با چهرههای کلیدی زبانشناسی و فلسفه، از جمله کلود لوی استروس، رولان بارت، و موریس مرلوپونتی درگیر میشود و چگونگی تأثیرگذاری آثارشان از نظریههای سوسور را بررسی میکند. استاوارسکا همچنین ارتباط پایدار ایدههای سوسور را در چشمانداز دانشگاهی امروز ارزیابی میکند. او این سوال را مطرح میکند که چگونه تمرکز ساختارگرایی بر نظامهای نشانهها را میتوان با رویکرد فردگرایانهتر پدیدارشناسی تطبیق داد و چگونه روابط متقابل بین زبان، اندیشه و جهان همچنان برای پژوهشهای معاصر مرتبط است. موضوع اصلی کتاب تلاقی زبانشناسی و فلسفه، بهویژه مفاهیم فلسفی کار سوسور برای درک معنا، آگاهی و ذهنیت است. استاوارسکا بررسی میکند که چگونه چارچوب ساختارگرایانه سوسور مفاهیم سنتی واقعیت، ارتباطات و ادراک را به چالش میکشد. موضوع مهم دیگر، رابطه بین ساختارگرایی و پدیدارشناسی است. استاوارسکا گفتوگوی مداوم بین این دو مکتب فکری را برجسته میکند و نشان میدهد که چگونه نظریههای سوسور بر توسعه پدیدارشناسی تأثیر گذاشتهاند، بهویژه از نظر اینکه زبان چگونه تجربه ما از جهان را شکل میدهد. این کتاب همچنین میراث ایدههای سوسور در نظریه زبانشناسی معاصر را با تمرکز بر محدودیتها و پیشرفتهای بالقوه در درک زبان بهعنوان سیستمی از نشانهها بررسی میکند. "زبان شناسی سوسور" تأملی انتقادی و روشنگرانه در مورد اهمیت پایدار "دوره زبانشناسی عمومی" سوسور است. تحلیل بئاتا استاوارسکا درک عمیقی از اینکه چگونه کار سوسور به تفکر زبانی و فلسفی ادامه میدهد، ارائه میدهد و گفتوگوی غنی بین تفسیرهای گذشته و حال از نظریههای او را مطرح میکند. این کتاب برای هر کسی که علاقهمند به تلاقی زبانشناسی، فلسفه و ساختارگرایی است، خواندنی ضروری است و کاوشی جامع از یکی از تأثیرگذارترین آثار قرن بیستم ارائه میدهد.