این رمان، نام خود را به عنوان یکی از محبوب ترین آثار داستانی در قرن بیستم مطرح کرد کرد و باعث شد «جک لندن» به پُردرآمدترین نویسنده ی عصر خود تبدیل شود.
جک لندن در این رمان، واقعیت جامعه ی آمریکا را فاش می کند و آن را مورد نقد و نکوهش قرار می دهد.
کدوم ترجمه بهتره؟ کسی میدونه؟
خانم فرشته شایان ترجمه هاش خیلی خوبه.
پیشتر کتاب (سبیل امانوئل کارر) را از (نشر مد) خوانده بودم و نظرم را بسیار جلب کرد.کتاب (طاعون سرخ) دومین کتابی ست که از این انتشارات خواندم و باز هم لذت بردم. سپاس
حس من این است که محمود گودرزی، هم سانسور دارد و هم خلاصهنویسی. / از نشر برج بعید است که با چنین مترجمانی ناشی، کار بکند.
در صفحه 90 کتاب به ترجمه محمود گودرزی، نامی عجیب آمده است: "دکتر" - در ادامه "درمانگر"! نمیدانم آیا خود آقای جک لندن نیز منظورش درمانگر بوده یا نه؛ اما عقل سلیم میگوید که بنا به توصیفات جناب جک لندن، اینگفتهها به یک پزشک و یا درمانگر نمیخورد: (بروید به صفحه 90 تا 91) . حالا چه!؟ حتما فهمیدهاید که این توصیفات، تنها یک گونه خطرناک را به ذهن آدم میآورد: مبلغ مذهبی. .... آقابزرگ، لب شکری را با گفتاری در صفحه 91 بر حذر میدارد و ادامه ماجرا... / به نوعی جک لندن میخواسته به مردم از سبعیت و دلسنگی دین و دینداران، هشدار دهد که دوباره قد علم نکنند این جماعت خرافهپرور!
خیلی شبیه حال و اوضاع ما و جهان توی پاندمی کرونا بود.ترجمهء خانم فرشتهء شایان هم خیلی روان بود.ممنون از ایران کتاب برای ارسال کتاب
سلام.این کتابو *نشر مد* با ترجمهی خانم فرشته شایان منتشر کرده.خیلی منتظر ترجمهی ایشون بودم.می شه لطفا از نشر مد موجودش کنین؟ سپاسگزارم
لطفا به نظر من درباره این کتاب در همین صفحه بروید. کمی بالاتر. و ببینید که آیا خانم فرشته شایان نیز مانند محمود گودرزی چنین گستاخانه ترجمه کرده یا نه. / ممنون میشم.
سلام آقای عیسا مهرگان.اگه درست متوجه منظورتون شده باشم منظورتون پاراگرافیه که در کتاب نشر مد ص 92 میشه. چون فونت و قطع و صفحه بندی کتابای هر ناشری فرق میکنه.خانم فرشته شایان از اصطلاح "جادوپزشکان" واسه توصیف جماعت شیادی که در خدمت خرافه و جهلن استفاده کرده.و اضافه میکنه که این جادوپزشکان به تقلید از حرفهی شرافتمندانهی پزشکی در روزگار پیشین اسم خودشون رو پزشک گذاشتن. اگر من اشتباها متوجه صفحه و پاراگراف مدنظرتون شدم بفرمایین
سارابوک، درست متوجه شدید. اما انگار هنوز سایه سانسور واژهها روی مترجمان ما، سنگینی میکند و اجازه گذاردن واژه حقیقی را نمیدهد.
اولین کتابی بود که از جک لندن خوندم . البته بیشتر به خاطر ترجمههای خوب محمود گودرزی بود که این کتاب رو انتخاب کردم تا بخونم چون میدونم که جناب گودرزی کتاب بد ترجمه نمیکنن
اعتماد نکردن به مترجمی که شما دوستش دارید سخته... کاش ترجمهها رو هم مقایسه کنید:(