این کتاب شامل مقالهی اثر هنری در عصر بازتولیدپذیری تکنیکی آن از والتر بنیامین، بعد زیباییشناختی از هربرت مارکوزه و نامهی آدورنو به بنیامین در مارس ۱۹۳۶ است. مقاله بنیامین مستقیما از متن اصلی آلمانی ترجمه و پانوشتهای طولانی بنیامین بر این رساله حذف شده است. این مقاله احتمالا پرخوانندهترین اثر بنیامین، دست کم در دنیای غیرآلمانی زبان است که در همهی گلچینهای نظریهی هنر و زیباییشناسی ذکر آن رفته است. این اثر را میتوان روایتی از ایدههای مکتب فرانکفورت دربارهی زیباییشناسی و هنر در قالب یکی دو مقالهی کلیدی و یک نامهنگاری دانست که تقریبا همگی به میانجی نقد زیباییشناسی سنتی مارکسیستی و صورتبندی دوبارهی رابطهی هنر و جامعه یا امر غیرهنری تعین مییابند.
در بخشی از نامه آدورنو به بنیامین میخوانیم: «این ایده که یک فرد مرتجع میتواند از طریق آشنایی و درگیری عمیق با فیلمهای چاپلین به عضوی از جنبش آوانگارد بدل گردد، از نظر من چیزی جز رمانتیزاسیون صرف نیست؛ زیرا نمی توانم فیلمساز محبوب کراکائر را، حتی پس از ساختن عصر جدید، یک هنرمند آوانگارد به حساب آورم. دلیل آن به روشنی در مقالهام درباب جاز خواهد آمد و نمیتوانم باور کنم که عناصر ارزشمند نهفته در این اثر هیچ کجا کوچکترین توجهی به خود معطوف سازد. فقط کافیست خندههای تماشاگران به اکران این فیلم را بشنوید تا متوجه شوید قضیه از چه قرار است. حملهی شما به ورفل بسیار خوشحالم کرد. ولی اگر به جای آن میکی ماوس را در نظر بگیرید، اوضاع از این هم پیچیدهتر است و این پرسش جدی مطرح میشود که آیا بازتولید هر فرد واقعا آن امر پیشینی [a priori] فیلم را که مدعی اش هستید به دست میدهد یا نه؟
این کتاب به خوبی میتواند نشاندهندهی برخی اختلافنظرها میان بنیامین و آدورنو بر سر مسئلهی زیباییشناسی باشد. همچنین ویرایشهای جدید این اثر اصلاحات و تغییرات دقیقتری داشته که مترجم در مقدمهی خود بهخوبی آن را توضیح میدهد.
کتاب زیبایی شناسی انتقادی