لوئیس سپولودا با «خاطرات یک قاتل احساساتی» و «یاکاره»، دو رمان کوتاه که در قالب کتاب در اینجا گرد هم آمده اند، به طور کامل به ژانر پلیسی می پردازد که همیشه آن را بسیار دوست داشته است. اگر در مورد اول، قاتل قراردادی با دلدادگی خود تمام قوانین حرفه بی رحم خود را زیر پا بگذارد، در دومی، بازپرس یک شرکت بیمه نمی تواند از محدودیت های ماموریت خود بپرهیزد. یک افسر پلیس سابق و در حالی که قاتل قراردادی خواننده را از پاریس به مادرید و از استانبول به مکزیک در جستوجوی قربانی آیندهاش میبرد - که یافتن یا تعریف آن آسان نیست - بازپرس شرکت بیمه پس از تغییر دفتر گرم و آرام خود در زوریخ از طریق در خیابان های یخی میلان، شما وارد دنیای ناشناخته سرخپوستان اناری خواهید شد، ساکنان مرموز جنوب برزیل که وجودشان حول محور تمساح ها می چرخد، تمساح های کوچکی که همانطور که مشاهده خواهد شد، ارزش طلا را دارند.
لوئیس سپولودا درسال 1993 با رمان معروف پیرمردی که رمانهای عاشقانه میخواند، به زبانهای متعدد ترجمه شده، با فروش میلیون دلاری میخواند و فیلم ساخته میشود، آغاز کرد.
کتاب یادداشت های روزانه ی آدمکش احساساتی