داستانی سریع و سرگرم کننده.
کتاب دوستان در هیجان غوطه ور خواهند شد.
سرگرم کننده و غافلگیرکننده.
ببین ایلین من اصلا برای این کار آماده نیستم. آدم اشتباهی را پیدا کردی. خب؟ من دروغگوی افتضاحی هستم و در فریب دادن دیگران هم هیچ استعدادی ندارم. نمی توانم با لولیدن راه خودم را به زندگی بروس کیبل و نوئل بونت و باند ادبی کوچکشان باز کنم و با هر چیزی که ممکن است ارزشمند باشد، بیرون بیایم.
قبلا هم این را گفتی. تو یک نویسنده ای که برای چند ماه در کلبه خانوادگی در ساحل زندگی می کنی. سخت مشغول یک رمان هستی. این داستان بی نقصی است، مرسر، چون حقیقت دارد. شخصیت کاملی هم داری چون اصل هستی. اگر ما یک کلاهبردار می خواستیم، الان با هم در حال صحبت نبودیم. آیا ترسیده ای؟» «نه. نمی دانم. باید باشم؟»
هیچ وقت آدم هایی را درک نکردم که هر جور شده سعی می کنند کتابی را که دوست ندارند، به دلیلی که خدا می داند چیست، تمام کنند.
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
تنها کسی که از شخصیت های خلق شده توسط جان گریشام از ثبات قدم بیشتری برخوردار است، خودِ جان گریشام است.
به نظر من این کتاب نسبت به سایر آثار جان گریشام بسیار ضعیف تره. پس از معرفی شخصیت ها، داستان کاملا یکنواخت و قابل پیش بینی پیش میره. واقعا انتظار بیشتری داشتم. ترجمه آقای میرعربشاهی بسیار روان و زیباست. سپاس
فیلمی که برای معرفی کتاب گذاشتید کار خوبی بود
کتابی عالی و فوق العاده ممنون از آقای عربشاهی با ترجمه خوبش
عالی و فوق العاده