زان مورلند، یک طراح داخلی با استعداد و زیبا، ناگهان و در نهایت وحشت درمی یابد که کسی، نه تنها از کارت اعتباری او استفاده می کند و به حساب های بانکی او دست یافته، بلکه حتی با ربودن شخصیت و هویت او، اقدام به ربودن فرزند او نیز کرده و شاید حتی از کشتن آن پسر کوچک نیز ابا نداشته باشد.
زان که ناپدید شدن پسرش در دو سال پیش او را به مرز جنون کشانده، حال با انتشار عکس هایی از خودش در رسانه ها، که او را در حال ربودن پسرکش نشان می دهند، از وجود کسی که نقشه نابودی او را در سر می پروراند مطمئن می شود. اما چه کسی؟ آنچه درنمی یابد این است که با هر گامی که به سوی روشن کردن حقیقت بر می دارد، خود و اطرافیان خود را در معرض خطری جدی قرار می دهد.
کتاب تنها خواهم رفت