کتاب حواسم بهت هست

I've Got My Eyes on You
کد کتاب : 12514
مترجم :
شابک : 978-964-404-371-0
قطع : رقعی
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2018
نوع جلد : شومیز
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

خیره مانده ام به تو
I've Got My Eyes on You
کد کتاب : 76955
مترجم :
شابک : 978-6226202107
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 338
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2018
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب حواسم بهت هست اثر مری هیگینز کلارک

کتاب حواسم بهت هست، رمانی نوشته ی مری هیگینز کلارک است که اولین بار در سال 2018 منتشر شد. جسد دختری هجده ساله به نام کری داولینگ، پس از یک مهمانی و وقتی پدر و مادرش بیرون هستند، در کف استخر خانه پیدا می شود. اولین مظنون، دوست پسر اوست که جر و بحثی در مهمانی با او داشت. اما همسایه ای بیست ساله نیز هست که از دست کری عصبانی بوده چون کری او را به مهمانی اش دعوت نکرده بوده است. آیا کس دیگری هم هست که هنوز در رادار پلیس ها قرار نگرفته باشد؟ خواهر بزرگتر کری، آلین، عزم خود را جزم کرده که به نیروی پلیس کمک کند تا پرده از حقیقت بردارند. اما آلین نمی داند که با این کار، جان خودش را در معرض خطری بزرگ قرار داده است.

کتاب حواسم بهت هست


ویژگی های کتاب حواسم بهت هست

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

مری هیگینز کلارک
مری ترسا النور هیگینز کلارک کانهینی، زاده ی 24 دسامبر 1927، رمان نویس آمریکایی است.کلارک در همان سنین پایین نوشتن را شروع کرد و پس از چندین سال کار به عنوان منشی، یک سال را به عنوان مهمان دار هواپیما گذراند. او سپس ازدواج کرد و با نوشتن داستان های کوتاه، مخارج زندگی را تأمین می کرد.بعد از این که شوهرش در سال 1964 از دنیا رفت، کلارک به کار نوشتن متن برای رادیو مشغول شد تا این که به اصرار مدیر برنامه هایش، به نوشتن رمان روی آورد.رمان های پرتعلیق این نویسنده به موفقیت های زیادی دست یافت و تا سال...
نکوداشت های کتاب حواسم بهت هست
The #1 New York Times bestseller from Queen of Suspense.
شماره ی یک پرفروش های نیویورک تایمز از ملکه ی تعلیق.
Barnes & Noble

A thrilling investigation asking what we truly know about those we trust.
تحقیقاتی هیجان انگیز با طرح این پرسش که درباره ی افراد مورد اعتمادمان، واقعا چه می دانیم.
Amazon Amazon

قسمت هایی از کتاب حواسم بهت هست (لذت متن)
پدر فرانک، چیزی را با آلین، مایک، فرن و استیو سهیم شد که رز کندی یک روز گفته بود: «پرنده ها پس از طوفان نغمه می خوانند. چرا آدم ها نباید به همان میزان، از هرقدر که نور خورشید برایشان باقی مانده، لذت ببرند؟»

ما در این زندگی فقط پشت فرش را می بینیم. نمی دانیم چطور و چرا سختی های غیرقابل بیانمان، بخشی از طرحی زیبا هستند. به همین خاطر است که ایمان داشتن این قدر مهم است.