آرون بک ، پیشگام نظریه های شناختی افسردگی ، معتقد است که الگوهای تفکر افراد افسرده ، نه تنها در ایجاد افسردگی ، بلکه در تداوم آن نیز نقش حیاتی دارند ، او نشان می دهد افراد افسرده تمایل دارند موقعیت های فصلی و آنی خود را به شکلی منفی ببینند و چنین تفکری سه گرایش مشخص می شود : ۱) افراد افسرده تمایل دارند موقعیت ها را منفی ببینند حتی اگر امکان تفسیر ثبت نیز وجود داشته باشد ۲) افراد افسرده تعاملات با محیط را از نظر محرومیت، بیماری و شکست می بینند ۳) افراد افسرده تمایل دارند واقعیت ها را به گونه ای جور کنند که متناسب با نتایج منفی مورد نظرشان باشد.
نظریه دلبستگی می گوید مقدار ایمنی و شایستگی ای که فرد اقدام می کند تمایل اورا به اکتشاف ، یادگیری و به مبارزه طلبیدن حالش های جدید تعیین میکند . با ایجاد دلبستگی های مطمئن ( مخصوصا با مادر خود) دنیا را کمتر تهدید کننده و متخاصم می بینیم و در نتیجه در مواجهه با رویدادهای ناگوار کمتر آسیب می بینیم ( ابنس ورث و همکاران ۱۹۷۸ باولبی ۱۹۶۹/۱۹۷۳/۱۹۸۰ ) این نظریه بر نقش والدین در رشد صفاتی مثل شایستگی تاکید دارد.
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
دددتت تدادا اااا