آیا هدف زندگی رسیدن به خوشبختی است؟ چه کسی آرزو نمی کند تا به جایی دوردست در آن علفزار آفتابی برسد که در آن بتوانیم در قناعت خالص بمانیم؟ در واقعیت می دانیم که زندگی چنین نیست؛ جاده ما غالبا خواب آور است و راه نامشخص است. بیشتر اوقات ما در شرایط ناگوار گناه، اندوه، خیانت، شک، افسردگی، عصبانیت، ترور و مانند آن گم می شویم. آیا این همه ی چیزی ست که می توانیم به آن امیدوار باشیم؟ هولیس می گوید شاید نه. او در کتاب «مرداب روح» ادعا می کند که هدف از زندگی سعادت نیست بلکه معنی است و معنای آن گرچه ممکن است سراسر خوشبختی و آرامش نباشد، اما واقعی است. «مرداب روح» نشان می دهد که منظور هولیس از سفر فردی و ایجاد روح چیست. به عقیده او روح جایی است که ما با گرانش زندگی روبرو می شویم و همچنین از هدف و عمیق ترین معنای زندگی پرده برمی داریم.
این کتاب حکایت مکرر همۀ انسان هاست. در این روزگار که نومیدی و احساس درماندگی، واقعیتی همه گیر به نظر می رسد، تصور آرامش و شادی ماندگار و ناب، معنایی کاملا دور از ذهن و غیر ملموس شده است و یا به ناگزیر در تسخیر سرگرمی های سطحی و زود گذر و وابسته به نمونه هایی که خود ناقص و گذرا هستند درآمده است.
رشد روحی بی شک تا حدی بصیرت، اصلاح رفتار و گه گاه خرد به همراه می آورد. احتمال می رود با سقوط مکرر در یک مرداب و سپس کار کردن روی خود، درک فراخوان آن و انجام وظیفه مان که رنج بردن در آن برای یافتن معنای مدفون در گل و لای آن است، به آگاهی دست یابیم. بی تردید یکی از آسیب زننده ترین کارهایی که می توانیم انجام دهیم سرزنش خود به خاطر درماندن در مرداب و رسیدن به همان جای اول است. من هنگامی که دچار اضطراب می شوم عملا سطح اضطرابم را با قضاوت خشونت آمیز خودم بالا می برم؛ بدون توجه به اینکه چگونه محیطم را با تشویش مداوم و انتقاد از خود آلوده می سازم. شخصی که خودش را با زخم هایش یکی می داند درمانده می ماند: «من شخصی بی لیاقت هستم؛ زیرا دچار اضطراب می شوم. همیشه همین طور بوده و پیوسته همین طور خواهد بود. من بی ارزش و به طرزی مأیوسانه زخمی هستم.» افکاری مشابه در دوران کودکی ما نیز رواج دارند. ما چنان در برابر عقاید دیگران آسیب پذیریم که توده های عقایدی از این دست، به عنوان «عقاید مرجع» در همه ما باقی می ماند. در بزرگسالی وظیفه ما این است که تشخیص دهیم چنین احوالی خارج از اراده و انگیزه ما اتفاق می افتند؛ گذرا و غیرقابل اجتناب هستند و مهم تر از همه می توانیم آن ها را جذب کنیم و به زندگی خود ادامه دهیم. هنگامی که دچار اضطراب می شوم و از آن رنج می برم، هنوز زندگی و وظیفه ام را پیش رو دارم. والت ویتمن گفته است: «آیا من با خودم در تضاد هستم؟ بسیار خوب؛ پس من با خودم در تضاد هستم. من عظیم هستم و من های بی شماری را در خود دارم.» و همه ما همین طور هستیم.
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
کتاب خوبی بود باعث میشه به یه درک عمیق از خودت برسی
کتاب قشنگی بود و تصاویر جالبی داشت. از نشر اندیشه بیگی ممنونم
کتاب فوقالعادهای بود. در مورد یه سری درگیریهای ذهنیه که همه گرفتارش هستیم.
قیمت کتاب با نوع جلد و تعداد صفحاتش تناسبی نداره!
۱۰۰صفحه کتاب، ۶۴۰۰۰تومن؟!مضحک نیست؟
😅 به ۱۰۵ هزار تومان رسید
درود؛ قیمت کالا پیش از تورم اخیر در حوزه نشر هست، بیتردید در چاپ بعدی بالای ۲۰۰ هزار تومان خواهد بود، به شرط ثابت ماندن شرایط فعلی و عدم افزایشهای بیشتر.
قیمت کتاب خیلی زیاده واقعا
با توجه به تعداد صفحاتش کاملا درست میفرمایید 😕