1. خانه
  2. /
  3. کتاب خلاطیه؛ زنی فراسوی هزاره

کتاب خلاطیه؛ زنی فراسوی هزاره

پیشنهاد ویژه
3.3 از 1 رأی

کتاب خلاطیه؛ زنی فراسوی هزاره

به همراه چهار نمایشنلمه دیگر
Khelatiye
٪20
60000
48000
معرفی کتاب خلاطیه؛ زنی فراسوی هزاره
وثوق: اسدی تو تا حالا شده به روز که میری خونه بشینی و گناهای همون روزتو بشمری؟
اسدی: جناب رئیس منظورتون چیه مگه خدای نکرده از من خطایی سرزده؟!
وثوق: من نگفتم از تو خطایی سرزده، من فقط پرسیدم تا حالا نشستی گناهان یه روز تو بشمری.
اسدی: ببخشید آقای رئیس من کردم؛ هر چند من یه حقیر سراپا تقصیرم ولی خب وظیفه شناسم هستم... نکنه از من کوتاهی سر زده رئیس!... اگر چیزی شده شما به بزرگواری خودتون... ببخشید ولی من اصلا منظورتونو نمی فهمم.
وثوق: حق داری اسدی، ما همه مون مجبوریم همیشه از خودمون و نزدیکان‌مون دفاع کنیم. ما همه مون مجبوریم تمام اعمال و رفتار خودمون و نزدیکان مونو تایید کنیم. بایدم این طور باشه وگرنه چطور می‌تونستیم خودمون و نزدیکان مونو تحمل کنیم و با وجود این همه حق کشی و بی‌عدالتی و رانت خواری این قدر خونسرد باشیم
(از متن نمایشنامه‌ی ملکوت)
دسته بندی های کتاب خلاطیه؛ زنی فراسوی هزاره
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب خلاطیه؛ زنی فراسوی هزاره" ثبت می‌کند