1. خانه
  2. /
  3. کتاب من آدم کشته ام

کتاب من آدم کشته ام

نویسنده: میخائیل بولگاکف
2.75 از 4 رأی

کتاب من آدم کشته ام

26 داستان کوتاه از 18 نویسنده روس
I have killed a person
انتشارات: ماهی
٪10
275000
247500
معرفی کتاب من آدم کشته ام

آه، خواننده‌ی محترم، بد دردی است نویسنده‌ی روس بودن… مدام می‌نویسی و می‌نویسی و خودت هم نمی‌دانی چرا می‌نویسی. خواننده لابد در این‌جا پوزخند می‌زند و می‌گوید مگر به خاطرش پول نمی‌گیری؟ آه، خواننده‌ی محترم، اصلا پول چیست؟ فرض کن پول گرفتی، بعد هیزم خریدی و یک جفت چکمه هم برای زنت. تمام می‌شود و می‌رود. پول نه آرامش روحی می‌آورد، نه اندیشه‌های جهان‌شمول. و البته اگر همین حساب حقیرانه و منفعت‌جویانه را هم کنار بگذاریم، نویسنده لابد تفی به تمام ادبیات می‌انداخت و همان دستی را که قلم تویش بود قلم می‌کرد و دست از نوشتن برمی‌داشت. خواننده‌های ما هم خیلی بی‌محابا شده‌اند. از رمان‌های فرانسوی و امریکایی آویزان می‌شوند و به دنبال پرواز شتابان خیالات هستند. ولی از کجا می‌شود پرواز شتابان خیالات را پیدا کرد، وقتی اصولا در زندگی واقعی روسیه خبری از این چیزها نیست؟ در انقلاب، هم شتاب داریم هم خیالات شکوهمند. ولی بیا و درباره‌اش بنویس. می‌گویند واقعی نیست. می‌گویند ایدئولوژی نوشته‌ات همچین تعریفی ندارد… در نتیجه معلوم می‌شود تو هیچ مایه‌ی تسلی خاطری نداری. نه پول، نه شهرت، نه احترام. ولی چه می‌شود کرد؟ زندگی خیلی مضحک است. حیات بر روی زمین کار ملال‌آوری است.

درباره میخائیل بولگاکف
درباره میخائیل بولگاکف
میخائیل آفاناسیویچ بولگاکف، زاده ی ۱۵ مه ۱۸۹۱، کیف و درگذشته ۱۰ مارس ۱۹۴۰، مسکو، نویسنده و نمایشنامه نویس مشهور روسی در نیمه ی اول قرن بیستم است. مشهورترین اثر او مرشد و مارگاریتا است.میخائیل بولگاکف در پانزدهم ماه مه ۱۸۹۱ در خانواده ای فرهیخته در شهر کیف اوکراین متولد شد. پدرش آفاناسی ایوانویچ دانشیار آکادمی علوم الهی و مادرش، واروارا میخائیلونا دبیر دبیرستانی در شهر کیف بود. پس از تولد فرزند اول، یعنی میخائیل، مادر از تدریس دست کشید و بیشتر وقت خود را به تربیت او اختصاص داد. بعد از میخائیل ویرا- نادژدا- واراوار- نیکلای- ایوان و لینا به جمع خانواده اضافه شدند. در زمان حیات پدر، اصول اخلاقی جدی بر خانه حاکم بود؛ ولی در اثر این شیوه ی تربیت، میخائیل مرد سر به زیر و مقدسی نشد.در سال ۱۹۰۱ او را به دبیرستان شماره ی یک شهر کیف به نام الکساندرفسکی فرستادند. در آنجا بود که استقلال و خودرایی واپس زده ی خود را نشان داد. به هیچ گروه یا انجمن سیاسی نپیوست و شخصیت منحصربه فرد و نامتعارفش توجه اطرافیان را به خود جلب کرد. گرچه میخائیل دوست داشت دنباله کار پدر را بگیرد اما پدرش علاقه مند بود پسرش پزشک شود. میخائیل پس از پایان تحصیلات دبیرستانی در ۱۹۰۹ وارد دانشکده پزشکی دانشگاه دانشگاه کیف شد و در ۱۹۱۶ آن را به پایان رساند.او تا سپتامبر ۱۹۱۷ به فعالیت های پزشکی خود در «نیکلسی» ادامه داد و سپس به بیمارستان «ویازما» منتقل شد. پس از انقلاب اکتبر سال در فوریه ۱۹۱۷، کیف بازگشت. بولگاکف همه ی کوشش خود را برای ملحق نشدن به ارتش به کار برد. با این همه ناچار شد بکی دو روز در ارتش پتلورا خدمت کند، اما از آنجا فرار کرد و در پاییز سال ۱۹۱۹ به ارتش «دنکین» پیوست و به ولادی قفقاز اعزام شد و در آنجا به مداوای سربازان و افسرانی که در نبرد با ارتش سرخ مجروح می شدند، پرداخت. با شکست ارتش سفید از انقلابیون سرخ، برادران بولگاکف مجبور به فرار و مهاجرت از سرزمین مادری خود شدند. هرچند بولگاکف عملا نشان داده بود که به هیچ گروهی وابسته نیست اما پس از پیروزی بلشویک ها، آنها اجازه ندادند فعالیت وسیع ادبی داشته باشد. زیرا پدرش مدرس مذهبی و دو برادرش ضدانقلاب و فراری بودند.بولگاکف درطول زندگی سه بار ازدواج کرد. او در سال ۱۹۱۰ میخائیل با «تاتیانا نیکلایونا لاپا» که دوره دبیرستان را می گذراند آشنا شد و این آشنایی در سال ۱۹۱۳ به ازدوجشان انجامید و در سال ۱۹۲۴ به شکست منتهی شد. او در همین سال با لوبوف بلوزسکی ازدواج کرد. این ازدواج هم در سال ۱۹۳۲ به جدایی انجامید و کمی بعد با «یلنا شیلوفسکی» ازدواج کرد. اعتقاد بر این است که «یلنا شیلوفسکی» منبع الهام شخصیت مارگریتا در رمان «مرشد و مارگریتا» بوده است. بولگاکف سرانجام در دهم مارس ۱۹۴۰ بر اثر نوعی بیماری کبدی موروثی درگذشت و پیکر او را در گورستان نووودویچی مسکو به خاک سپردند. از آثار بولگاکف که به فارسی ترجمه شده اند می توان به مرشد و مارگریتا، دل سگ، برف سیاه و مرفین و تخم مرغ های شوم نام برد.
مقالات مرتبط با کتاب من آدم کشته ام
مقایسه ترجمه‌های کتاب «مرشد و مارگاریتا» اثر «میخائیل بولگاکف»
مقایسه ترجمه‌های کتاب «مرشد و مارگاریتا» اثر «میخائیل بولگاکف»
ادامه مقاله
برترین نویسندگان در «ادبیات روسیه»
برترین نویسندگان در «ادبیات روسیه»

نویسندگان پرتعدادی در «ادبیات روسیه» ظهور کرده اند که ایده های ژرف، آثار ادبی و توانایی آن ها در داستان سرایی در طول زمان طنین انداز بوده است.

مرشد و مارگاریتا: خنده ای از اعماق جهنم
مرشد و مارگاریتا: خنده ای از اعماق جهنم

درست است که بسیاری از آثار کلاسیک ادبیات روسیه، داستان هایی تاریک و سرشار از ترس به خاطر سیاهی های روح انسان هستند، اما شاهکار جاودان «میخائیل بولگاکف»، با آن ها کاملاً متفاوت است.

نظر کاربران در مورد "کتاب من آدم کشته ام"
4 نظر تا این لحظه ثبت شده است

چرا ناموجوده؟

1402/10/01 | توسطحمیدرضا میرزاحسین
0
|
پاسخ ها

چون موجود نیست

1402/11/22|توسطکاربر سایت
16

در تاریخ 24 آبان 1402 در مشهد افتخار این رو داشتم که در جشن امضای این کتاب حضور داشته باشم و یک نسخه امضا شده‌ی کتاب رو از ایشون گرفتم :)

1402/08/26 | توسطمرتضی امانی
2
|
پاسخ ها

پولدارها شانس هم دارن. پس اون نسخه ای که 13 آبان از ایران کتاب خریدی رو هدیه بده من. قیمت این کتاب بالاست من نتونستم بخرم.

1402/08/30|توسطعلیرضا - کاربر سایت
23

توی این وضعیت خوبه که میشه اقساطی گرفت از طریق سایت به صورت اسنپ پی , میتونید از طریق بگیرید دوست عزیز

1402/09/10|توسطحمید رمضانی
2

اسم جناب گلکار کافیه که بفهمی با یه اثر خوب طرفی😍😍

1402/08/15 | توسطفاطمه منصوری
6
|
پاسخ ها

حق مطلب رو ادا کردید 👏 ، اسم اقای گلکار کافیه

1402/08/23|توسطعلی ازاد
0

از نظر من خوب نبود. من چند تا داستان اولش رو خوندم. نتونستم ادامه بدم. بامید اینکه داستان بعدی خوب خواهد بود، رفتم جلو. ولی ناامید شدم و با داستانهاش خداحافظی کردم.

1403/03/29|توسطحامد ابراهیم نژاد
1

ای جانم.. خدایا شکرت!

1402/08/13 | توسطمرتضی امانی
0
|