یکی از آثار کلاسیک بزرگ در ادبیات پزشکی.
داستان هایی درخشان که رشد ذهن و اندیشه ی یک رمان نویس را نشان می دهند.
این اثر، وجهی مهم از زندگی نویسنده را نشان می دهد.
در سورتمه از جایم بلند شدم به اطراف نگاهی انداختم. صدای عجیب، غمگین و خشنی در جایی در تاریکی به گوش رسید و سپس به سرعت خاموش شد. نمی دانم چرا ناگهان احساس ناخوشایندی وجودم را فرا گرفت و یاد مباشر افتادم و این که اکنون در حالی که سرش را در دستانش نگه داشته چقدر دلتنگ است.
آه، چه ستاره هایی در اوکراین هستند. تقریبا هفت سال است که در مسکو زندگی می کنم، اما وطنم هنوز مرا به خود می خواند. قلبم درد می کند، بی صبرانه می خواهم سوار قطاری شوم و راه بیفتم.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
نویسندگان پرتعدادی در «ادبیات روسیه» ظهور کرده اند که ایده های ژرف، آثار ادبی و توانایی آن ها در داستان سرایی در طول زمان طنین انداز بوده است.
در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
ضرباهنگ سریع، طرح داستانیِ یک وجهی، و وجود ایجاز از ویژگی های «داستان های کوتاه» هستند
درست است که بسیاری از آثار کلاسیک ادبیات روسیه، داستان هایی تاریک و سرشار از ترس به خاطر سیاهی های روح انسان هستند، اما شاهکار جاودان «میخائیل بولگاکف»، با آن ها کاملاً متفاوت است.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
ترجمه آبتین گلکار شامل داستان "مورفین" هم میشود.
تواناییِ بولگاکاف در روایت در دو جا برایم ثابت شده: یکی در نیمه اول "مرشد و مارگاریتا" و دیگری در همین اثر،"یادداشتهای یک پزشک جوان".
جناب علی صالحی،واقعا چطور ممکن است در شلوغی و هیاهوی مترو و کوچه بازار کتاب خواند؟اصلا مگر میشود به حس و حال ماجرا رفت؟ نه_به_قطع_جیبی_کتاب های_بالای_صدصفحه
عاشق نشر ماهی ام کتابا رو با ترجمه خوب داره دوباره منتشر میکنه
منتها قطع جیبی برای کتابهای بالای صد صفحه خیلی بددست میشود.
صداقتی که در داستانها وجود دارد کتاب را به تجربه ای لذت بخش تبدیل میکند. این کتاب از چندین خاطره کوچک تشکیل شده که در دورانی اتفاق میافتند که بولگاکوف تازه از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شده و به یک روستای دورافتاده فرستاده میشه برای بر عهده گرفتن مسئولیت یک درمانگاه.
ترجمه آقای گلکار فوق العاده بود
کتاب خیلی جالب و قشنگی بود
کتابی بسیار خواندنی است و آدم رو با خودش تا انتهای داستان میکشونه.ترجمه آقای گلکار هم خیلی خوبه.
نشر ماهی چرا کتاباشو همه رو جیبی زده؟! سه تا کتاب خریدم از این انتشاراتی دقت نکردم به اندازه اش. وقتی رسید به دستم دیدم همه کوچولو کوچولو! ۲۰۰ صفحه قطع جیبی؟! کور شدم تا خوندمشون. کتابخونه رو هم بد نما میکنن ایتطور کتابای فسقلی
شما هیچ کجا دنیا نمیبینی کتابا رقعی چاپ بشن همه یا جیبیه یا پالتویی که مردم بتونن توو مترو توو اتاق انتظار هرجا چند صفحه بخونن جای تقدیر داره از نشر ماهی که اینجوری داره به جامعه کتابخونا خدمت میکنه
شغل اصلی بولگاکف پزشکی بود. او در سال ۱۹۱۶، پس از اتمام تحصیلاتش، به روستایی دورافتاده در ایالت نیکولسکویه منتقل شده و بهتنهایی با بیماری روستاییان دستوپنجه نرم کرد. ماجراهای یادداشتهای یک پزشک جوان برگرفته از تجربههای بولگاکف در این روستاست و میتوان گفت که نویسنده این مجموعه را بر اساس واقعیت نوشته و تقریباً همهٔ رویدادهای توصیفشده در داستانها را شخصاً تجربه کرده است که خواندن آن بسیار جذاب هست.
به جرات شاید بتوان گفت که تک تک کلمات کتاب یادداشتهای یک پزشک جوان نوشته میخاییل بولگاکف سرشار از عشق به بشریت ، امید و اراده و نبوغ و صداقت نویسندهی دانای کتاب است ، آقای بولگاکف در این کتاب از خاطرات خود پس از اتمام تحصیلاتش و عازم شدن به بیمارستان روستایی دور در ایالت نیکولسکویه میگوید .
اولین کتابی که از بولگاکف خوندم مرشد و مارگریتا بود و چقدر به قدرت نویسندگیش اعتقاد پیدا کردم با همون کتاب.
کتابی فوق العاده با ترجمه ای عالی از آقای آبتین گلکار
در این کتاب بولگاکوف جوان به روایت نخستین تجربیات خود به عنوان پزشک میپردازد و از حالات و روحیات ، ترسها و مشکلات خود در ان ایام مینویسد . در اخر کتاب ، داستانی تحت عنوان مورفین هم امده که در ان بولگاکوف از چگونکی اعتیاد یک پزشک ( که ظاهرا خود اوست و دوره ای از زندگی اش را درگیر این بلا بوده ) را بیان میکند و چقدر خواندنی و تکان دهنده است . کتاب در ٢١٠ صفحه و در ٧ بخش کوتاه نوشته شده . پ ن : برای دوستانی که در حوزه علوم پزشکی تحصیل کردن و یا فعالن گیرایی بیشتری داره و لذت بخش تره 👌
داستان کتاب درباره خود نویسنده که پزشک هست میباشد. نویسنده به شرح سختی هایی که در دوران طبابتش داشته میپردازه و نحوه روایت مسائل پزشکی بسیار جذاب هست و گیرایی آن خواننده را ترغیب به ادامه خواندن کتاب میکنه.
یک اتوبیوگرافی زیبا و آموزنده راجع به دوران سخت یک پزشک جوان در جایی دور افتاده
این کتاب رو با ترجمه آبتین گلکار خوندم و ترجمه مثل همیشه عالی بود. کتاب یه خودزندگینامه نوشت هست. شرح حال یک پزشک. جاهایی که هنگام عمل دچار تردید میشد و به حسش اعتماد میکرد خیلی خوب شرح داده شده بود. بخشی هم که مربوط به اعتیاد همین پزشک هست بسیار خواندنی است.
کتابی فوق العاده و قابل درک به خصوص برای دانشجویان پزشکی و پرستاری و ... 🌸🌱