نگاهی طنزآمیز به ناهمگونی میان آرمان اغراق شده ی یک انسان و واقعیت تلخ.
این کتاب، نبوغ داستایفسکی در ترکیب کاریکاتور، کنایه و مفاهیم گروتسک را برای خلق طنزی تاریک و قدرتمند نشان می دهد.
وقتی تصاویر مختلف از پیش چشمش می گذشت، قلبش از جا کنده می شد. درباره ی او چه می گفتند؟ چه فکری می کردند؟ با چه رویی می خواست پا به اداره اش بگذارد، وقتی می دانست تا یک سال دیگر هم چه پچپچه ها پشت سرش خواهند کرد، چه بسا تا ده سال دیگر، چه بسا تا پایان عمرش. حکایت او را مثل لطیفه ای نسل به نسل نقل می کردند. بی تردید خود را مقصر می دانست. هیچ توجیهی برای اعمالش پیدا نمی کرد و از آن ها شرمسار بود.
با این همه، من همچنان بر عقیده ی خود راسخم و همه جا فریاد می زنم که انسانیت می تواند به اصطلاح سنگ بنای اصلاحات قریب الوقوع باشد و اساسا در راه نوسازی و تجدید همه چیز به ما کمک می کند... آری، رفتار انسانی با زیردستان، از مستخدم دولت گرفته تا منشی، از منشی گرفته تا خدمتکار، از خدمتکار گرفته تا موژیک. چرا؟ دلیل نمی خواهد. اصلا بیایید مقایسه ای کنیم: رفتار من انسانی است، پس مرا دوست دارند، دوستم دارند، بنابراین به من اعتماد می کنند، احساس اعتماد می کنند، پس ایمان دارند، پس عشق می ورزند...
رقص واقعا شادی بود، خاصه این که همه با ساده دلی می رقصیدند، صرفا برای اینکه شاد باشند و حتی شیطنت کنند. رقصندگان ماهر انگشت شمار بودند، اما رقصندگان ناشی هم چنان محکم پای می کوبیدند که می شد آن ها را با رقصندگان ماهر اشتباه گرفت.
«داستایفسکی» چه حقایقی را در مورد انسان ها آشکار کرد و چگونه به مسیر ادبیات، شکل و جهت داد؟
این مقایسه، با توجه به تعداد ترجمهها، سبب آشنایی بیشتر و بهتر با این شاهکار تاریخ ادبیات شده و در انتخاب ترجمهای که بیشتر میپسندید، کمکحالتان است.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
این سبک از کمدی، تلاشی است برای بیرون کشیدن شوخ طبعی از دل موضوعاتی که اکثر افراد آن ها را در ذات خنده دار در نظر نمی گیرند
در این مقاله قصد داریم به حقایقی مهم، جالب توجه و کوتاه درباره ی زندگی فئودور داستایفسکی بپردازیم.
نویسندگان پرتعدادی در «ادبیات روسیه» ظهور کرده اند که ایده های ژرف، آثار ادبی و توانایی آن ها در داستان سرایی در طول زمان طنین انداز بوده است.
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
«شبهای روشن» نیز مانند همهی شاهکارهای داستایفسکی، از منظری انسانی و روانشناسانه پرداخت شده است.
داستان های او، یکی از اصلی ترین پایه های ادبیات روسیه را تشکیل می دهند.
خیلی کتاب خوبی بود. یک طنز سیاه فوقالعاده! دلم برای ایوان ایلیچ سوخت... در میان اینهمه نمکنشناس.
کی موجود میشه؟
در این کتاب با داستایوفسکی علاقه مند به اجتماع روبرو هستیم. کتاب به خوبی به وضعیت فرهنگی و طبقات اجتماعی آن زمان روسیه را نشان میدهد و صد البته موضع جامعه در برابر تغییر و همچنین مشکلات درونی مدعیان این تغییرات
یه داستان کوتاه از داستایفسکی که میشه تو یه روز خوندش.. شاید خیلی از ماها هم به مانند ایوان ایلیچ پرالینسکی تو رویاهامون یه سری چیزا رو تصور کنیم اما هنگامی که بخوایم در عمل اونو پیاده کنیم نتیجهای فاجعه بار داشته باشه.
نشر ماهی، نشر مورد علاقه من😍😍
لطفا موجود کنید🙏
موجود نمیشه؟
چرا موجودش نمیکنین؟😭
یک اتفاق مسخره، بهترین عنوان برای این کتاب. اتفاقات کتاب مسخره است به اندازه اکثر خود درگیریها و تصمیمات عجیبمان. خوندنش هم تجربه عجیبی بود من رو یاد کتاب همزاد داستایوفسکی انداخت. شخصیتهای کتابهایی که از داستایوفسکی خوندم آدمهای تنهایی هستند که خود درگیریهای بالایی دارن. زیادی فکر کردن و فکر نکردن هر دو به یک اندازه میتونه گند بزنه به تصمیمات و رفتارهامون. شخصیتهای داستایوفسکی به عنوان یک شخصیت مستقل عجیب میان ولی هیچکدومون نیست که شده برای یک روز یا یک دوره محدود تجربه اش نکرده باشیم.
خیلی جالب بود . خواننده همراه با کارکترای اصلی احساسات مختلفیو تجربه میکنه
داستان دولتمردی که یک نیمه شب تصمیم میگیره سرزده به خونه یکی از زیردستاش بره تا بهشون ثابت کنه خیلی لیبرال فکر میکنه و برخلاف روسیهی اون زمان، آدمِ رسومات اداری و جامعهی طبقاتی نیست. نثر خوبی داشت. اصلا خستهکننده نبود، خیلی جذاب جلو میرفت و از سری کتابهایی بود که کاملا کشش داشت و دوست نداشتی زمین بذاری و با توجه به حجم کمی که داره میشه یه نفس خوندش و کاملا غرق لذت شد
نشر ماهی چقدر زود زود کتاباش تموم میشه😕🥺 بخصوص داستایوفسکیاش
درخشان و درخشان با طنزی تلخ و گزنده واقعا مسخره بود ... چه اتفاقی ... داستایفسکی بخونید و لذت ببرید... اگر خواستید داستایفسکی رو شروع کنید این کتاب برعکس کتاب بانوی میزبان، میتونه شروع خوبی باشه.
کدام ترجمه بهتر از همه است
میترا نظریان
داستان این کتاب درباره شخصی هست که به مراسم عروسی یکی از زیردستان خودش میره تا خودش را با بقیه همراه نشان دهد اما ماجرا و اتفاقات دیگری در این مراسم اتفاق میافتد و بحث هایی که درباره اخلاق و انسانیت پیش میآید داستان را پرکشش و گیرا میکنه.
برخلاف حجم کوچک این داستان به نظرم یکی از سیاسیترین کارهای داستایفسکی بود که بر خلاف روال عادی، با نگاهی از بالا به پایین نظام سیاسی و اقتصادی حاکم بر روسیه ان دوران را نقد میکرد.