لذتی هم برای ذهن و هم برای قلب.
اثری کاملا بدیع.
ریچارد براتیگان، یک ژانر را ابداع کرده است.
ماشینی هم می خواستم تا بتوانم بدون سابیده شدن کف کفش هام، توی شهر گشت بزنم. کارآگاه خصوصی ای که پیاده خیابان ها را گز کند یا سوار اتوبوس های بی کلاس شود، یکجای کارش می لنگد.
از وقتی رفته بودم بیرون، آپارتمان پرکثافت نمورم هیچ تغییری نکرده بود. عجب دخمه ی افتضاحی... یا عیسی مسیح، چطور می توانستم اینجوری زندگی کنم؟ بفهمی نفهمی ترسناک بود. از روی خرت و پرت های مجهول الهویه ی کف اتاق رد شدم. عمد داشتم به آن ها توجه نکنم. اصلا نمی خواستم بدانم چه هستند و چه نیستند. از نگاه کردن به تخت خواب ام هم طفره می رفتم.
صحنه های تعقیب و گریز زیادی توی فیلم ها دیده بودم اما خودم هیچ وقت درگیرش نشده بودم. با چیزی که توی فیلم ها دیده بودم زمین تا آسمان فرق داشت.
این سبک از کمدی، تلاشی است برای بیرون کشیدن شوخ طبعی از دل موضوعاتی که اکثر افراد آن ها را در ذات خنده دار در نظر نمی گیرند
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
«نسل بیت» هیچوقت از نظر تعداد و آمار، به جنبشی بزرگ تبدیل نشد اما از نظر تأثیرگذاری و جایگاه فرهنگی، از همه ی چارچوب های زیبایی شناسانه ی دیگر قدرتمندتر بود.
محتوای کتاب خوب و سرگرم کنندس جنس جلد و کاغذ کتاب بسیار بی کیفیت میباشد
حقیقتاً سرگرمکننده بود. و ترجمه خیلی خیلی عالی بود. :)
کتاب فوق العاده یه و روایت داستانی معرکه ای داره. یه اثر ادبی لذت بخش که میشه به بقیه هم توصیه اش کرد
از زمانی که کتاب رو برداشتم به این فک میکردم که من تنها ادمی نیستم که رویای چو بابل دارم،پس ادمهایی هستن مثل خودم غرق در رویای کتاب هم سرگرم کننده است هم اسان خوان سبک نویسنده هم من رو یاد چارلز بوکوفسکی فقید انداخت که خیلی بهش علاقه مندم
براتیگان نویسنده و شاعری برجسته از نسل بیت آمریکا در این رمانش سراغ کارآگاهی رفته که وضعیت زندگی خوبی ندارد ، ماشینش را فروخته ،اجاره خانه را نمیتواند بدهد و حتی پول ندارد برای اسلحه اش گلوله بخرد ، کسی که به خاطر رویای بابل و زندگی در ان دوره تاریخی موقعیتهای مختلفی را در زندگی از دست داده و ناراضی هم نیست چرا که به یاد بابل همیشه اوقات خوشی را به سر میبرد ... پس از مدتها بیکاری، سرانجام یک نفر کاری را با دستمزدی خیلی خوب به او میسپارد و وقایعی جالب بگدر ادامه برایش اتفاق میافتد ...
عینه قنده این رمان