داستانی هوشمندانه و تشویش آور.
تریلری با داستانی پیچیده و غنی از نظر روانشناسانه.
رضایت بخش.
کیسه ی حاوی پولا زیر یک کت، روی صندلی پشتی قرار داره؛ کنار اسلحه ی ای جی ۵ که آماده ی شلیکه. خودروی جلویی گاز می ده و دو متر حرکت می کنه و دوباره می ایسته. از خودم می پرسم باید با دیدن این وضعیت حوصله ام سر بره، عصبانی شم یا از کوره دربرم. دو افسر در امتداد خط سفید مابین ماشین ها قدم می زنن. یکی از اون ها یه زنه که یونیفرم تنشه و اون یکی مرد قد بلندیه که کت خاکستری پوشیده.
دکتر چند ثانیه ای مکث کرد و بعد ادامه داد: «اثر زخم روی مچ نشون می ده که زن قبلا هم برای خودکشی تلاش کرده. یه فرض محتمل دیگه اینه که مقتول از ناراحتی شدیدی رنج می برده و می خواسته خودش را بکشه. فکر می کنم اگه بگردیم ازش یه سابقه روانی برای خودکشی پیش یه روانپزشک پیدا می کنیم.
از دست دادن زندگی ات، بدترین اتفاقی نیست که ممکن است رقم بخورد. بدترین چیز، از دست دادن دلیلت برای زندگی کردن است.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
ترجمه اصلی نام کتاب میشود: دیوپری 😤 ترکیبی از دو واژه دیو و پری. نِمِسیس👁️🗨️👁️ یا اصلا بهتر بود که نام کتاب، همان نمسیس بماند. چون که گاهی نباید نامها را ترجمه کرد.
نویسنده خوبیه
خوبی کتابهای یو نسبو اینه که داستان روی یک خط ممتد پیش نمیره و همش مجبوری حواست باشه که از دستت در نره و این باعث جذابیتش میشه.یه مقداری از داستان هم مربوط به کتاب قبلیه که البته خودش توضیح میده که قضیه چی بوده و نیاز نیست که حتما اونو خونده باشی تا بفهمی چی به چیه.