من پدر فوتیس، کشیش آبادی دوری هستم که آن را «سن ژرژ» می گویند، و در اطراف من مردمی می بینی که خداوند ایشان را به من سپرده است. ترکان، ده ما را آتش زدند، و ما را از سرزمین های خود راندند و هر که دستشان به او رسید کشتند. ما را که می بینید، توانستیم از دست آن ها خلاص شویم و از دار و ندار خود هر چه قیمتی تر بود برداریم و بگریزیم. مسیح در راس دسته ما قرار گرفت و هدایتمان کرد. اکنون در جست و جوی زمین های تازه ای هستیم که در آن مستقر شویم.
سکوت همچنان ادامه داشت. همه متوجه فرارسیدن شب بودند. ستاره غروب از افق طلوع کرد. قورباغه ها با شور نشاط آمیزی در کنار دریاچه شروع به خواندن کردند. تاریکی کم کم شیبهای ملایم و سرسبز کوه غذرا را که مانولیوس در آن خانه داشت و گوسفندان اربابش را در دامنه های آن می چرانید در خود می پیچید.
مانولیوس معنی این کلمات را کاملا می فهمید. انجیل را بست و چشمان خود را نیز بست: در یک کفه ترازو روح آدمی است و در کفه دیگر تمام دنیا، و کفه روح سنگین تر است. چرا باید از مرگ ترسید؟ چرا باید در برابر زورمندان این دنیا سر هم کرد؟ چرا باید با اندیشه از دست دادن حیات دنیوی بر خود لرزید؟ روح تو جاودانی است، از چه می ترسی؟ تنها روح است که باید نجاتش داد.
«زوربای یونانی» کازانتزاکیس که این روزها دیگر میتوان آن را یک اثر کلاسیک شده لقب داد، رمانی است که بدون شک در اذهان خوانندگان خود جایگاه ویژهای داشته و خواهد داشت.
یک شاهکار به تمام معنا... بهترین اثر کازانتزاکیس و یکی از پنج کتاب برتری که من تا بحال خوانده ام .
واقعا نشر جامی این کتابو قلع و قم کرده، کلی از جملات کتابو حذف کرده، کلی جملات رو کلا جا انداخته یا چیز دیگهی ترجمه کرده، بدون هیچگونه تعصبی نسبت به جناب محمد قاضی ، باید اعتراف کرد وقتی همچین استادی این کتابو ترجمه کرده خیلی باید به خودتون اعتماد داشته باشید که مطمئن باشید که دست به ترجمه این کتاب بزنید، دوستان صددرصد فقط ترجمه اقای قاضی رو بخونید
رفقایی که کتاب رو میخوان از انتشاراتی سوال کردم گفتن نمایشگاه کتاب موجود کردیم برید تهیه کنید عشق کنید ( قیمت کتاب هم گفتن 670 فکر میکنم).
نویسنده یعنی کازانتزاکیس و مترجم یعنی محمد قاضی
الله الله از ترجمه جناب قاضی
سی چه چاپ نیکنی ؟
کتاب فوقالعادهای بود و لذت بردم «خداوندگارا! این هم بیفایده بود. قریب به دو هزار سال از تولد تو میگذرد و در این مدت، یک روز نبوده است که تو را به صلیب نکشند. پس تو کِی میآیی، که دیگر به صلیبت نکشند و جاویدان در میان ما زندگی کنی؟» از متن کتاب ص ۶۳۱ ... و تو ای مهدی موعود، ای ذخیرهی خداوند در عالم کی ظهور میکنی؟ خودت دعا کن تا ما زمینیان برای آمدنت آماده شویم ...
ه مهدی رو با عیسی مسیح مقایسه میکنی هههه موجود سخیفی هستی
محسن برآهوئی ! سخیف خودتی که مسلمانی و مهدی موعود را کمتر از مسیح میدانی ؟!
مهدی واسه شیعههای دوازده امامی هست ها! باید میگفتی شیعهای و مهدی موعود را.. که اونم معلوم نیست چون اسم طرف محسنه نتیجه گرفتی مسلمانه یا بهت الهام شده..
واقعا سخیف درستترین تعریف بود،
شاید فکر کنید با یک کتاب مذهبی_تاریخیِ سخت رو به رو هستید، اما اینطور نیست. مثل کتاب زوربای یونانی، این کتاب هم رمانیست بسیار جذاب، روان و خواندنی. داستان کتاب در یک دهکده در یونان اتفاق میافتد. با مردمی که تحت سیطرهی آقا (والی مسلمان دهکده) زندگی میکنند. شروع کتاب ریتم کندتری دارد، اما شخصیتها کم کم دچار چرخش و دگرگونی هایی میشوند، به طوری که تا آخرین صفحهی کتاب شاهد تعلیق و کشش بسیار خوب داستان هستیم. رِندیِ کازاتزاکیس، هجوهای شیرینش مخصوصا به مذهب و نثر شاعرانهی زیبای کتاب، در کنار فارسیِ بسیار لذت بخش محمد قاضی، باعث میشوند از خواندن این رمان لذت ببرید.
بی نظیر...فصل مفتش اعظم برادران کارامازوف،شاهکار داستایفسکی اقتباسی از این اثر سترگ و بدیع است
البته محض اطلاع باید بدونید برادران کارامازوف سالها پیش از این کتاب نوشته و منتشر شده پس این کتاب از روی مفتش اعظم برادران کارامازوف اقتباس شده
چه اشارهی قشنگی کردید. ممنونم از شما و خداروشکر که امثال شما رو هنوز در ایران داریم.
کتاب ساده ای بود که با خوندنش وقتم تلف شد، کل کتاب در مورد دینداران ریا کار هست. همین
پس حتما کتاب قانون شفا از کاترین پانتر و بخون
لطفا کتاب آخرین وسوسه مسیح رو هم موجود کنید
بسیار خواندنی است
لطفا این کتاب موجود کنید
شاهکار ، شاهکار ، شاهکار