این کتاب مشتمل بر داستان های کوتاهی با عنوان های «پنجره»، «بادام»، «غروب»، «بطری»، «اعزام»، «فرهاد»، «امضا»، «شاه بلوط»، «عمه جان» و... است. داستان «قلعه» درباره پیرمردی است که هر ساله عروس ها و دامادهایش به منزل او می روند تا تعطیلات را با یکدیگر بگذرانند. پیرمرد اصفهانی، همیشه تلاش می کند تا هیچ کم وکسری برای پذیرایی از مهمان هایش نگذارد. این بار که آن ها به اصفهان آمدند صحبت از به نام زدن «قلعه» به نام فرزندان می شود، اما پیرمرد مخالف این ماجراست، چراکه میراث فرهنگی قلعه اجازه نمی دهد تا او خانه عشقش را به کسی واگذار کند و... .
کتاب نگذار دوباره هیچ لعنتی ای هوایی ات کند