1. خانه
  2. /
  3. کتاب سه گانه یوسف علیخانی

کتاب سه گانه یوسف علیخانی

3.4 از 1 رأی

کتاب سه گانه یوسف علیخانی

Youssef Alikhani Trilogy
انتشارات: آموت
٪15
320000
272000
معرفی کتاب سه گانه یوسف علیخانی
کتاب حاضر دربردارندۀ سه مجموعه داستان است که تمامی داستان های آن در روستایی به نام میلک می گذرد. نخستین مجموعه داستان «قدم بخیر مادربزرگ من بود» نام دارد و شامل 12 داستان کوتاه است (برنده جایزه ویژه شانزدهمین جشنواره روستا)؛ دومین آن «اژدهاکشان» نام دارد و شامل 15 داستان کوتاه است (نامزد جایزه هوشنگ گلشیری و شایسته تقدیر در نخستین جایزه ادبی جلال آل احمد) و سومین آن «عروس بید» دربردارندۀ 10 داستان کوتاه است.
درباره یوسف علیخانی
درباره یوسف علیخانی
یوسف علیخانی (متولد اول فروردین ۱۳۵۴ در روستای میلک الموت) نویسنده معاصر ایرانی است. علیخانی پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در روستای زادگاهش به قزوین رفت و پس از اتمام دوره متوسطه برای ادامه تحصیل راهی تهران شد. وی سال ۱۳۷۷ از رشته زبان و ادبیات عرب دانشکده ادبیات دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد.
از یوسف علیخانی جدا از چند کتاب پژوهشی، سه مجموعه داستان به نام‌های قدم‌بخیر مادربزرگ من بود، اژدهاکشان و عروس بید و همچنین دو رمان خاما و بیوه‌کشی منتشر شده‌است. وی در حال حاضر با پژوهش و نوشتن، و مدیریت نشر آموت و کتابفروشی آموت گذران زندگی می‌کند.
ویژگی های کتاب سه گانه یوسف علیخانی
  • شایسته تقدیر اولین دوره ی جایزه ی جلال آل احمد
  • نامزد نهایی هشتمین دوره جایزه ی گلشیری
  • نامزد بیست و دمین دوره ی جایزه ی کتاب سال
قسمت هایی از کتاب سه گانه یوسف علیخانی

مشدی خالق، فتیله چراغ خوراک پزی را بالا کشید. تا روغن در کاسه آهنی به جزجز بیفتد، دو قرص نان خشک از پستو بیرون آورد و به نان ها دست نم زد. لای سفره پارچه ای گذاشت. تخم مرغ را به تن داغ چراغ می زد تا بشکند که دید امان دارد به عکسی نگاه می کند که مشدی خالق و ننه طوبی کنار پرده ضریح امام رضا ایستاده بودند. خودش تا کمر پدر و مادر بود؛ وسط شان. دست راست مشدی روی سینه اش بود و دست چپ ننه طوبی روی چادرش؛ یک چشم ننه فقط پیدا بود.

تخم مرغ را توی کاسه خالی کرد. روغن به قصد سوزاندن چشم و صورت مشدی، پرید. امان نشست. دو زانویش را دو دستی بغل کرد و گفت: «چیه زحمت می کشید؟ نان میلکی با پنیر کوزه ای که بیشتر بچسبه. خسته شدم از بس تخم مرغ خوردم این مدت.»

مشدی مکث کرد و در حالی که با قاشق، زرده تخم مرغ را با سفیده قاطی می کرد، گفت: «عجب! تو مرغانه ی ماشینی ره با این مرغانه یکسان بکنی؟» فتیله چراغ را پایین کشید و گفت: «در ثانی، مرغانه ای که تو اونجا خورد ما بدادی، با روغن نباتی بپخته بودی. دلت بیایه کفر بگویی به این روغن حیوانی؟»

مقالات مرتبط با کتاب سه گانه یوسف علیخانی
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب سه گانه یوسف علیخانی"
3 نظر تا این لحظه ثبت شده است

اصلا خوشم نیومد

1402/03/25 | توسطکاربر سایت
1
|

فوق العاده هست

1401/07/06 | توسطImfarza
0
|

سه‌گانه فوق العاده بود و من نهایت لذت رو بردم از خوندنش👌😍فضاسازی عالیه نویسنده این امکان رو به مخاطب میده که خودش رو کاملا درون اون فضا حس کنه و با خوندن زبون روستایی شخصیت‌های قصه‌ها، صمیمت خاصی به آدم القا میشه. به طور کل خوندن این کتاب تجربه خاص و نابی بود برام و به نظرم چندین بارم بخونی از جذابیت قصه هاش کم نمیشه😍

1399/09/09 | توسطخانوم طاهری
0
|