کتاب گاو و فلفل

Cow and pepper
روایت طنزآمیز سفر به هندوستان
کد کتاب : 140952
شابک : 978-6226837125
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 160
سال انتشار شمسی : 1403
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 21 شهریور
قسمت هایی از کتاب گاو و فلفل (لذت متن)
در آکشاردام هم مانند بقیه معابد، بایـد کفش ها را در میآوردیم. تابلوهایی زیبا بر روی دیوارها نصب شده بود که توجه هر بیننده ای را جلب میکرد و بت هایی زیباتر که هندوها آنها را می پرستیدند در کنار بت بزرگشان مراسم عبادی برپا بود. مردم حاضر، خال قرمز میان دو ابرویشان گذاشته بودند و همنوا با خواننده، دست می زدند. ما هم به میان جمعیت رفتیم و شروع کردیم به دست زدن. مجلس که گرم شد، یکی از بچه ها بلند گفت «ماشالا» و آن یکی فریاد زد: رحمت خدا به این ناله ها از گوشه دیگری صدای ایشالا بلا نبینی بلنـد شد. یک دفعه جوگیر شدم و گفتم: رفقا با ذکر صلوات یک قدم بیایید جلو مردم دم در تو سرما وایسادن و بچه ها صلوات دهلی شکن فرستادند. اینجا بود که احساس کردم ماندن به صلاح نیست و به زودی حراست حرم آکشاردام بازداشتمان میکند. به بچه ها گفتم بزنیم به چاک و زدیم.