رشته ای سهل انگارنه از حکایات و کنایه ها، که توسط کسی گفته می شود که نامی ندارد موشی نگرفته است و برای هیچ کاری خوب نیست جز آنکه زندگی انسان ها را تماشا کند
شب گذشته، خواب دیدم که فردی یکی از نقاشی های آبرنگ مرا که بی ارزش می دانستم و آن را به کناری انداخته بودم، برداشته است. این شخص در رویای من نقاشی را در قابی باشکوه گذاشته و آن را بر سر دری آویخته بود. هنگامی که به اثر قاب شده ام خیره نگاه می کردم، دریافتم که یکباره به هنرمندی واقعی تبدیل شده ام. احساس بسیار دلپذیری داشتم. روزهای متمادی به این اثرم خیره نگاه می کردم و خوشحال بودم از این که این نقاشی یک شاهکار است. سپیده دمید و من بیدار شدم. در نور خورشید صبحگاهی بار دیگر آشکار شد که تابلو به همان فلاکت زمانی است که آن را کشیده بودم.
به نظر می رسد که ارباب حتی در رویاهایش نیز افسوس آثار آبرنگش را می خورد. کسانی که بار پشیمانی و تاسف را می پذیرند، خواه نسبت به آثار کشیده شده با آبرنگ باشد و یا هر چیز دیگر، از خمیر مایه ای که انسان های دنیا از آن ساخته شده اند، بی بهره هستند. یک روز پس از آن که ارباب درباره ی نقاشیش خواب دید، همان هنرشناس با عینک دور طلا به او سر زد؛ او مدت ها بود که به دیدار ارباب نیامده بود. هنرشناس به مجرد آن که نشست، پرسید :«راستی، نقاشی چطور پیش می رود؟»
ارباب من حالتی بی تفاوت به خود گرفت و پاسخ داد :«من توصیه ی شما را به کار بردم و اکنون سرگرم طراحی هستم. باید اذعان کنم، زمانی که فرد طرحی را می کشد، به اشکالی از اشیا و تغییرات ظریفی از رنگ پی می برد که تا بدان زمان مورد توجه او قرار نمی گرفتند. به گمان من، طراحی در غرب تنها در نتیجه ی تاکیدی که همیشه بر ضرورت آن قرار داده شده، تا بدین حد چشمگیر رشد کرده است؛ دقیقا همان گونه که زمانی آندره آ دل سارتو اظهار داشته است.»
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
در این مطلب می خواهیم با برخی از بزرگترین نویسندگان ژاپنی بیشتر آشنا شویم
ادبیات این سرزمین بسیار وسیع، نمایانگر وجوه مختلفی از زندگی مردم ژاپن، ابزاری برای قدردانی از سنت ها و همدلی آن ها با طبیعت است
کتابش سانسور زیاد داره؟
ترجمهی نشر مرکز بهتره یا نگاه؟
نشر مرکز بهتره
ترجمهی مرکز بهتره یا نگاه؟ ممنون میشم بگید
چرا نشر مرکز تجدید چاپ نمیکنه ؟
25 صفحه آخر کتاب فوقالعاده است
دوستان، در خط اول کتاب از قول گربه نوشته شده : چون اسمی ندارم نمیدانم کجا بدنیا اومدم- دوستان عزیز اگه کسی معنی این جمله را میداند لطفا توضیح دهد
شاید ساده به نظر بیاید اما برای من کتابی که جمله اول و آخرش متأثرم کند، بیشتر از سایر کتابها به یادم میماند.
سلام لطفا ترجمه احد علیقلیان رو موجود کنید خیلی وقته منتظر این کتابم
من کتاب رو نخواندم اما دوستان میگن ترجمه علیقلیان بهتره در حالی که اسم کتاب رو درست ترجمه نکرده:/
اتفاقا درست ترجمه کرده وقتی کتاب رو بخونید متوجه میشوید چرا از فعل و ضمیر جمع استفاده کرده
اسم اصلی کتاب هست «واگاهارا نِکو دِ آرو» واگاهارا به ژاپنی هم میتونه معنی من بده و هم معنی ما. اگر به معنی من به کار بره خیلی متکبرانه هستش.
من کتاب رو نخواندم اما دوستان میگن ترجمه علیقلیان بهتره در حالی که اسم کتاب رو درست ترجمه نکرده:/
اوسامو دازای نویسنده معروف ژاپن در کتاب نه آدمی، از این کتاب تعریف کرده
بعد از خواندن کتاب متوجه شدم چرا اوسامو دازای خودکشی کرده
یک شاهکار با ترجمه درخشان احد علیقلیان
ترجمه احد علیقلیان بهتره
ترجمه عقیلیان بهتره
میشه بگید کدوم ترجمه خوبه؟